خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ نشر مرکز چندی پیش کتاب مفصل «گفتوگو با جلال ستاری» به کوشش ناصر فکوهی را روانه کتابفروشیها کرد. در این کتاب زندگی و آثار ستاری در گفتوگو با وی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این اثر نخستین مجلد از مجموعه کتابهایی با عنوان «انسانشناسی تاریخی فرهنگ ایران مدرن» است که در قالب گفتوگوهای ناصر فکوهی با انسانشناسان مطرح ایرانی ارائه میشود.
اهمیت این کتاب به دلیل نقش مهمی است که جلال ستاری در فرهنگ و هنر معاصر ایران دارد. ستاری یکی از پرکارترین نویسندگان و مترجمان در حوزههای مختلف فرهنگی است و به قلم وی تاکنون نزدیک به 100 عنوان کتاب در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. از معروفترین تالیفات ستاری میتوان به «افسون شهرزاد»، «در بیدولتی فرهنگ»، «در قلمرو فرهنگ»، «جانهای آشنا»، «پیوند عشق میان شرق و غرب»، «تقلید و تماشا»، «آنتونن آرتو، شاعر دیدهور صحنه تئاتر»، «حالات عشق مجنون» و مجموعه چند جلدی «پژوهشی در قصههای جاویدان».
«جامعه شناسی تئاتر» ژان دووينيو، «چشماندازهای اسطوره» میرچا الیاده، «روانکاوی آتش» و «شعله شمع» هر دو از گاستون باشلار، «شرق در ادبیات فرانسه» پیر مارتینیو، «هنر مقدس» تیتوس بورکهارت، «زبان رمزی افسانهها» لوفلر دلاشو، مجموعه مقالات «آیین و اسطوره در تئاتر» و... نام شماری از مهمترین ترجمههای منتشر شده ستاری است. در ذیل گزارشی از مباحث و مطالب مطرح شده در کتاب «گفتوگو با جلال ستاری» ارائه شده است.
در ننوشتن هیچ فضیلتی نیست
یکی از مهمترین ویژگیهای این کتاب خاطرات جالب و جذابی است که ستاری از زندگی و فعالیت حرفهای خود بیان میکند. خاطراتی که به نوعی تاریخ شفاهی فرهنگ ایران در دوران معاصرند.
مساله شفاهی بودن، یکی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی است که بسیاری از منتقدان فرهنگ ایران ـ از جمله ستاری ـ به آن اشاره کردهاند. در ایران معاصر نیز تعدادی از اندیشمندان به شفاهی بودن شهرهاند که از آن جمله میتوان به مرحومان سیداحمد فردید و آیتالله فاضل تونی اشاره کرد. در فصل 10 این کتاب که درباره تالیفات و ترجمههای ستاری است، فکوهی به پدیده «فردیدیسم» و ننوشتن کتاب اشاره میکند و نظر ستاری را در این باره جویا میشود. ستاری در پاسخ ضمن بیان خاطرهای از دیدارش با فردید و اشاره به نقد بیربط وی به یکی از کتابهایش نکته جالبی را در نقد شفاهی بودن بیان میکند: «امتناع از ننوشتن، به هر عذر و بهانهای، دلیل عمدهاش گریز از انتقادپذیری است. در ننوشتن هیچ فضیلتی نیست.» (ص 364)
کتابفروشیهای گمشده
جلال ستاری در بخش نخست این کتاب و خاطرات دوره نوجوانی از کتابفروشی مهمی در رشت نام میبرد: «کتابفروشی طاعتی چون کتابفروشی بزرگی بود و در یک گوشه آن هم میز بزرگی قرار داشت، اهل گفتوگو در آنجا، یعنی در کتابخانه جمع میشدند و پشت آن میز مینشستند.
*یعنی امکان مطالعه در آنجا وجود داشت؟
بیشتر جای از هر دری سخن گفتن بود و گفت وگو کردن بود. یکسویش کتابفروشی بود و سوی دیگرش جای بحث و گفتوگو.
*این امکان هم بود که کتابها را بردارید و مطالعه کنید؟
آری خیلی راحت. برمیداشتیم و نگاه میکردیم و بعد سرجایش می گذاشتیم. در واقع آنجا یک مرکز فرهنگی درجه یک بود.» (ص 52)
متاسفانه کتابفروشیهای دهه اخیر این رویه فرهنگی را به کناری گذاشتهاند. مخاطب باید کتاب را سرفرصت و با حوصله بسیار خریداری کند، کتاب که مانند دیگر کالاهای اقتصادی نیست؛ اما کافی است که مخاطبی در این روزها به کتابفروشی رفته و اندکی در خرید خود تعلل کند! بازگشت کتابفروشان به سنت فرهنگی کتابفروشی طاعتی در شهر رشت قطعا در بالارفتن میزان مطالعه تاثیر خواهد گذاشت.
سیمای فرهنگی شهر رشت
ستاری در رشت به دنیا آمد و تا سالهای ابتدایی دبیرستان در این شهر زندگی میکرد. تصاویری که ستاری از این شهر در این کتاب برای مخاطبان ترسیم کرده حیرتانگیز است و از غنای فرهنگی این شهر در آن دوران حکایت میکند.
رشت دومین شهر ایران بود که ساختمان تئاتر (به معنای غربی آن) در آن دایر شد. این ساختمان «تماشاخانه گیلان» نام داشت و در سال 1324 شروع به فعالیت کرد. سخنان ستاری درباره «تماشاخانه گیلان» در حقیقت بخشی از تاریخ شفاهی تئاتر ایران است.
جلال ستاری و تئاتر
ستاری یکی از اندیشمندانی است که کتابهای بسیاری در زمینه فلسفه و جامعهشناسی تئاتر در ایران تالیف و ترجمه کرده است. این مساله نشاندهنده اهمیت هنر در تئاتر در منظومه فکری این اندیشمند اسطورهشناس است. در صفحه 422 کتاب ستاری در پاسخ به این سوال فکوهی که «چرا نمایش برای شما اینقدر امر پرارزشی است؟ میگوید: علت دلبستگیام به کار تئاتر این است که من هنری اجتماعیتر و بهروزتر از هنر تئاتر نمیشناسم.» در ادامه نیز بیان میکند: «تئاتر واقعا هنری است که به شما راه زندگی کردن و رسیدن به آزادی را میآموزد.»
همچنین در صفحه 219 کتاب نیز ستاری درباره هنر تئاتر بیان کرده است: «هیچ هنری در میان هنرها به پای هنر تئاتر به لحاظ اجتماعی بودن نمیرسد.»
سوال مهم فکوهی از ستاری درباره دلیل شکل نگرفتن تئاتر در ایران
فکوهی در یکی دیگر از سوالات مهم خود از ستاری میپرسد که «چرا در ایران گونه اصلی درام (یعنی تراژدی) که جدال بین خدایان و انسانهاست و همراه با نوعی تقدیرگرایی معرفی میشد، شکل نگرفت؟»
ستاری در جواب میگوید که در فرهنگ ما خدا بخشنده و مهربان است. بر خلاف زئوس پر رشک و کین. در فرهنگ اسلامی، اعتقاد بر این است که خداوند، یار آدمی است و بنابراین جدال با او بیمعناست. این باور که خداوند دستگیر مومن است نه بدخواه او موجب میشود که ستیز با وی که ذات خیر و نیکی است، موضوعیت نداشته باشد. چند خدایی در فرهنگ یونان نه تنها جدال آدمی با خدایی که همه چیز انسان او را بدآیند است، بلکه ستیز خدایان با هم نیز درامسازی به معنای سرپیچی انسان یا نافرمانی خدایی فرودست (همچون پرومته که با نافرمانی از زئوس آتش را برای انسانها به ارمغان میآورد) از فرمان خدای خدایان را امکانپذیر ساخت.
نکاتی جالب درباره تاریخ شفاهی ترجمه در ایران
همچنین در جای جای کتاب نکات جالبی نیز که میتوان آن را در زمره تاریخ شفاهی ترجمه در ایران به شمار آورد، به چشم میخورد. به عنوان مثال در صفحه 100، ستاری ضمن بیان خاطرهای از روزهای جوانی خود و دورانی که نوشتن در مطبوعات را به تازگی شروع کرده بود، به نقدش بر کتاب «ترانههای بیلیتیس» نوشته پیر لوئیس، نویسنده و منتقد ادبی اهل فرانسه، اشاره میکند که با ترجمه شجاع الدین شفا در آن سالها منتشر شد.
این ترجمه در زمان انتشار سر و صدای زیادی به پا کرد و گفته میشود که بر شعر شاعرانی چون فروغ فرخزاد تاثیر زیادی گذاشت. نکته جالب اینجاست که شفا «بیلیتیس» را یک شاعر واقعی در یونان باستان میپندارد در صورتی که جلال ستاری در این کتاب بیان میکند که بیلیتیس زاییده خیال پیر لوئیس است و البته حق با ستاری است. در تاریخ ادبیات جهان از «سافو» شاعره یونانی قرن هفتم پیش از میلاد نام برده شده که در جزیره «لسبوس» به دنیا آمد و زندگی کرد، نام برده شده که اشعاری همجنسخواهانه مینوشت، اما در منابع هیچ اشارهای به بیلیتیس (که در کتاب لوئیس همعصر سافو خوانده شده) نشده است.
شجاعالدین شفا به باور بسیاری از منتقدان مترجم متوسطی بود و از دانش ادبی بهره چندانی نداشت، اما در دوران پیش از انقلاب نهاد قدرت همواره در کنارش بود و به همین دلیل وی ضمن داشتن مشاغل فرهنگی بسیار همواره کتاب نیز تالیف و ترجمه میکرد. مجموعه 25 جلدی «مجموعه آثار تالیف و ترجمه شجاع الدین شفا» نیز در همان دوران منتشر شد. پس از انقلاب نیز شفا به دلیل از دست دادن قدرت و مشاغل خود به نقدهای مغرضانه علیه اسلام روی آورد و کتابهای غیرعلمی چون «تولدی دیگر» را نوشت که با نقدهای بسیار مواجه شد.
اشکالات تایپی
کتاب بعضا اشکالات تایپی دارد که البته چیزی از ارزشهای کتاب کم نمیکند، اما به هر حال باید برای چاپهای بعدی برطرف شود. به عنوان مثال در صفحه 310 کتاب تاریخ شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشور به اشتباه (1358) درج شده است.
همچنین در صفحه 253 کتاب نام رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» نوشته رضا قاسمی به اشتباه «ارکسترهای چوبی» نوشته شده است.
«گفتوگو با جلال ستاری» ناصر فکوهی در بهار امسال (1394) با شمارگان هزار نسخه، 464 صفحه و بهای 32 هزار و 500 تومان از سوی نشر مرکز روانه کتابفروشیها شده است.