به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) داستان «حاملگی خانم آمائهچی» داستان نوجوانی است که در دوران حاملگی خانم آمائهچی مسوولیت رسیدگی به بیماران بیمارستان را بر عهده میگیرد. خانم آمائهچی هر روز بیش از 10 بیمار را نمیپذیرد و کسانی که یک دوره تحت درمان جادوگری «شمن» باشند در بیمارستان جایی ندارند.
خانم آمائهچی به دلیل حاملگی به درد کمر دچار میشود و در این اثنا ناچار میشود از سخنان شمن پیروی کند. پس از به دنیا آمدن بچه، نوزاد او درونش خالی است و شمن به او میگوید که باید در هفت خانه را بزند تا آنها خاکستر اجاقشان را روی سر نوزاد بریزند.
خانم آمائهچی مو به موی حرفهای جادوگر را در دوران حاملگی اجرا میکند. از کفپوش حمام مویی سفارش میدهد و کاغذی جلو دهانش میگیرد و هر وقت کمر درد دارد میلیسد.
در بخشی از این کتاب مصور میخوانیم: «دهمین روز ماه انبه: بعد از نوشتن شرح حال بیماران رفتم پیش خانم، دیدم کاغذی را جلوی دهانش گرفته و دارد میلیسد. شمن چند قطره لیوان دمنوشی که خورده بود را ریخته بود روی کاغذ و داده بود به او. خانم که تعجب مرا دید، گفت: از دیروز لااقل کمر درد ندارم. بعد ادامه داد: هر وقت بچه تکان نمیخورد یا درد به سراغم میآید باید این کار را انجام بدهم. سپس از من خواست که کاغذ را برای مصرف بعدی خشک کنم.»
کتاب «حاملگی خانم آمائهچی» نوشته علیاشکاننژاد و با تصویرگری پیمان رحیمیزاده با شمارگان هزار نسخه به قیمت 15 هزار تومان به تازگی از سوی نشر میانه منتشر شده است.