پیمان خاکسار، مترجم، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: ترجمههایی که از داستانها و رمانهای ایرانی در خارج از ایران انجام میشود، نباید توسط مترجمانی که زبان مادریشان فارسی است انجام گیرد. این کار یک اشتباه بزرگ است. مترجم باید زبان مقصد را خوب بداند نه اینکه با سفارش، اثری را ترجمه کند.
وی افزود: برای ترجمه ادبیاتداستانی ایرانی نباید به داخل مرزهایمان نظر بیندازیم. اگر قرار است به فرض کتابی به آلمانی ترجمه شود مترجمی که اثر را به آلمانی برمیگرداند، باید خودش آلمانی باشد. به عنوان نمونه اگر قرار است من اثری را از یک نویسنده استرالیایی ترجمه کنم آن نویسنده را نمیشناسم و از جایی هم سفارش نمیگیرم.
این مترجم اضافه کرد: وقتی رمانی در ایران 500 نسخه تیراژ دارد و در ایران هم به فروش نمیرسد، چهطور میتوان انتظار داشته باشیم که در آن سوی آبها به زبانهای خارجی ترجمه و شناخته شود. شناخته شدهترین اثر ادبی معاصر ما «بوف کور» است که آن هم با سفارش ترجمه نشده است.
خاکسار توضیح داد: اگر امروز مولانا را در جهان میشناسند برای این است که آثار او را مترجم خارجی ترجمه کرده است یا خیام را فیتز جرالد برگردانده است. معتقدم نویسنده آن قدر باید بزرگ و شناخته شده باشد که مترجمان به خودی خود به ترجمه این آثار ترغیب شوند. در همه جای دنیا زبان مقصد مترجمان، زبان مادریشان است.
وی ادامه داد: ساز و کار تربیت مترجم در ایران ذوقی و خودجوش است. البته ما در همه دانشگاههای کشور رشته مترجمی داریم اما بیش و کم مترجمان مطرح ایرانی فارغالتحصیل رشتههای ترجمه نیستند. بسیاری از مترجمانی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند جذب دانشگاهها و دارالترجمهها میشوند.
مترجم کتاب «جزء از کل» گفت: تربیت مترجم در ایران فرایند مشخصی ندارد. به طور مثال در سینما و تئاتر دستکم میتوانیم پنج مترجم نام ببریم که فارغالتحصیل رشته سینما و تئاترند. میخواهم بگویم که اغلب مترجمان ما در رشتههای مرتبط با زبان تحصیل نکردهاند و به شکلی ذوقی و خودآموخته زبان خارجی و ادبیات را دنبال کردهاند.
پیمان خاکسار متولد سال 1354 در تهران است. وی تاکنون چندین اثر ادبی را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و با ترجمهاش از رمان «اتحادیه ابلهان» توانست رتبه نخست را در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان «تجربه» در سال 1391 کسب کند.
نخستین ترجمه خاکسار از رمان «باشگاه مشتزنی» بود که البته دیرتر از سایر آثارش به چاپ رسید و ترجمه برگزیدهای از اشعار چارلز بوکوفسکی نخستین اثری بود که نام او را در حوزه ادبیات مطرح کرد.
«اتحادیه ابلهان» نوشته جان کندیتول، «برادران سیسترز» اثر پاتریک دوویت، «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» دیوید سداریس، «سوختن در آب، غرق شدن در آتش»، «عامهپسند» و «هالیوود» از چارلز بوكوفسكی، «یکی مثل همه» به قلم فیلیپ راث و مجموعه داستان «ترانه برف خاموش» از هیوبرت سلبی جونیور، آثاریاند که با ترجمه خاکسار منتشر شدهاند.