خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- کتابسازی در وجه منفی یعنی تولید کتابهایی که رهآورد تازهای ندارد و تنها برای کسب سود، جذب مخاطب، شهرت یا برای دریافت امتیازی از یک موسسه یا دانشگاه نوشته میشود. سوژه کتابسازی مدتی موضوع گفتوگوی «ایبنا» است تا شاید بتوان با جستوجوی دلایل شیوع این پدیده در انعکاس نظرات نویسندگان و پژوهشگران دورنمایی برای حل آن ترسیم کرد. البته در برخی گفتوشنودهای این سوژه نویسندگان و پژوهشگرانی هستند که کتابسازی را معضل عمده بازار نشر ایران نمیدانند.
در این زمینه با بنفشه حجازی، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ زنان به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
خانم حجازی به نظر شما برای شناخت کتاب مفید از چه معیار و مقیاسی میتوان کمک گرفت؟ به عبارتی دیگر کتابی که دارای نوآوری و محتوای مفید باشد به چه کتابی اطلاق میشود؟
در عالم، طبقات مختلف فهم وجود دارد در واقع چیزی که برای دیگران مضر تلقی میشود ممکن است برای من مفید باشد. به نظر من مفید در اینجا یک بحث و مفهوم نسبی است. بنابراین چیزی به عنوان مفید و مضر در بحث کتاب را قبول ندارم. مثلا کتاب «بوف کور» از دیدگاه من یک کتاب مفید است البته خیلی اعتقاد دارند که این کتاب مفید نیست. اما به نظر من مهم این است که کتاب دست چه کسی میافتد و چه سطحی از شعور آن را مطالعه میکند.
چه عواملی باعث گسترش کتابسازی میشود؟
من کتابی را بد (نامطلوب) میدانم که در آن رعایت امانت نشده و بر اساس دروغپروری نوشته شده و برای پژوهش و جمعآوری آن نویسنده زحمتی نکشیده باشد؛ نه این که شخصی در یک فرهنگستان یا فلان پژوهشکده بنشیند و بگوید این کتاب مفید نیست. امروزه با سرقت علمی یا ادبی بیشتر مواجهیم تا کتابسازی. کتابسازی البته یک سری مفاهیم ساخته شده است؛ مثل الهام گرفتن، اصطلاحی که در خلق شعر و رمان دخیل است. به این شکل که دو نفر نویسنده بدون این که هم را ببینند یا از مطالب دیگری خبر داشته باشند یک نوشته یا کتاب را انتشار بدهند که به آن توارد میگویند.
همچنین ما در میان برخی نویسندگان ترجمهسازی داریم تا کتابسازی. برای مثال ذبیحالله منصوری یکی از نویسندگانی است که کتابهایی در حوزه داستانهای تاریخی نوشته که باعث جلب توجه مردم به تاریخ شده است. از جمله کتاب «سینوهه پزشک فرعون» که هیچ ربطی با کتاب «سینوهه» میکا والتاری ندارد. در مقابل این فرد در عرصه ترجمه، محمد قاضی قرار داشت که ترجمههای سنگین و متفاوتی را به بازار کتاب ارائه کرد در حالی که سبک کار این دو نفر با هم قابل مقایسه نیست اما هر دو خوانندگان خاص خود را دارند. به دلیل همین تفاوت سلیقه مخاطبان در انتخاب و خواندن کتاب است که نمیتوان معیاری برای سنجش کتابسازی در معنا و مفهوم موردنظر شما پیدا کرد. بنابراین باز هم تاکید میکنم من این واژه کتابسازی را قبول ندارم و باید سراغ سرقت ادبی رفت نه کتابسازی.
من برای مطالعه و پژوهش در تاریخ به کتابهای مرجع یا مادر مراجعه میکنم در نتیجه کمتر سراغ کتابهای دست دوم یا اقتباس شده میروم. برای من کتابهای گروه دوم یا منابع اکتسابی در پژوهشهای تاریخی مطالب عمدهای ندارند. البته برخی از این کتابهای تاریخی گردآوری نویسندگان غیر ایرانی و خارجی است که برآمده از این است که آنها ایران را چگونه نگاه کردهاند و چه چیزی در این تحقیقها و پژوهشها از ایران برای محقق غیرایرانی جالب بوده است؟
چه کتابهای مفید تاریخی را برای شناخت وضعیت و شرایط زنان در تاریخ ایران به خوانندگان علاقهمند به این نوع مطالعات معرفی میکنید؟
نخست باید دید خواننده کیست و چه سلیقههای دارد؟ کسی که میخواهد درباره آقامحمدخان قاجار بداند باید کتابهای دست اول دوره قاجار را که از سوی نویسندگان نزدیک به عصر قاجار نوشته شده مطالعه کند. اگر کسی بخواهد اوضاع زن در دوره صفویه را بداند باید 150 کتاب را بخواند تا به کلیاتی درباره زن در آن دوره دست یابد یا اینکه کتاب «ضعیفه» را مطالعه کند که از زن در این دوره اطلاعات مفیدی به خواننده ارائه میدهد. از من به عنوان نویسنده و پژوهشگر تاریخ از سوی بنیاد صدیقه دولتآبادی و انجمن جامعهشناسی ایران، به دلیل 30 سال پژوهش در تاریخ زنان قدردانی شده است. آن وقت طبق تعریف کتابسازی باید گفت من 30 سال کتابسازی کردهام.
بنابراین من مولفم نه مصنف و از منابعی که وجود دارد کتابهای «زن به ظن تاریخ»، «زن به زیر مقنعه»، «ضعیفه» و... را نوشتم. به نظرم کتابسازی کلمه سرکوبگری برای نوشتن است. کتابسازی یک ترکیب حساس است و باید تاکید کرد از این برچسبها و ترکیبات باید با احتیاط نام ببریم. در برخی موارد نیز یک سری نویسندهها میآیند و تعدادی از اشعار حافظ، مولانا و سعدی را جمع میکنند و یک جنگ تولید میکنند برخی افراد خواننده این نوع جنگها را میپسندند از طرفی ممکن است کسی وسعش نرسد شاهنامه بخرد پس میآید و جنگ میخرد و عدهای از این وضعیت استفاده میکنند.
درباره بنفشه حجازی:
بنفشه حجازی، (متولد ۱۳۳۳ بروجرد) که عمدتاً بهعنوان شاعر و محقق وضعیت تاریخی زنان شهرت دارد رمانهایی هم نوشته است که مطرحترین آنها زووو (۱۳۸۱) نام دارد. وی مدیر مسئول بخش ادبی سایت مشاهیر هنر ایران - ققنوس است.
«تاریخ هیچکس؛ بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر زندیه و افشاریه»، «زن تاریخ: بررسی جایگاه زن از عهد باستان تا پایان دوره ساسانیان»، «چند کلمه از مادرشوهر: بررسی جایگاه زن در امثال حکم و اشعار عامیانه زبان فارسی»، «زنان ترانه؛ بررسی حضور زن در ترانهها و اشعار عامیانه»، «تاج الرّجال: رابعه عدویه»، «ضعیفه؛ بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر صفوی»، «به زیر مقنعه؛ بررسی جایگاه زن ایرانی از قرن اول تا عصر صفوی» و «زن به ظن تاریخ؛ بررسی جایگاه زن در ایران باستان» عناوین برخی کتابهای بنفشه حجازی را شامل میشوند.
* در این باره بخوانید:
رضا مرادی غیاثآبادی: تمایلات فاشیستی و آریاگرایی در کتابسازیهای تاریخ باستان مشهود است
شروین وکیلی: کتابسازیهای تاریخ باستان بخشی از شارلاتانیسمِ دوران ماست
عسکر بهرامی: پژوهش صورت گیرد کتابسازی رنگ میبازد/ هزار باده ناخورده در رگ تاک است
داریوش احمدی: بیشترین شمار کتابسازیها به تاریخ ایران باستان اختصاص دارد
کلثوم غضنفری: بزرگنمایی یا تخریب شخصیتهای تاریخ باستانی ایران به کتابسازی منجر میشود
اصغر محمودآبادی: تاریخ محل داستانسرایی و کتابسازی نیست/ اغلب نویسندگان غربی از منابع تاریخی نادرست سیراب میشوند
محمدتقی ایمانپور: اعمال دیدگاههای سیاسی از دلایل کتابسازی و تاریخنگاری غیر علمی است
محمود جعفریدهقی: «کتابسازی» نوعی بیماری فرهنگی است/ بزرگنمایی پادشاهان باستان مختص به ایران نیست
بهمن نامورمطلق: نقد، نقش مهمی در پالایش کتاب دارد/ آمیخته شدن مطالعات اسطورهای با کتابسازی
مهرداد ملکزاده: بازار کتاب تاریخ باستان جولانگاه کتابسازها شده است/ کتابسازهای نسل جدید مثل میکروبها خود را ارتقا دادهاند!
ناصر صدقی: کتابسازی در تاریخ میانه ایران نیز رواج داشت/ نفرینی که گذشتگان برای انتحال آثارشان میکردند
علی عادلفر: هیچ دوره تاریخی مصون از کتابسازی نیست/ کتابسازی آتش سردی که به فرهنگ حملهور میشود