خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- امروز، یکم ماه محرمالحرام است. دهه نخست از این ماه قمری، با شهادت مظلومانه امام حسین (ع) و 72 تن از یاران ایشان در نینوا همراه است؛ واقعهای که پس از گذشت قرنها، هنوز انگیزهای برای تالیف کتاب از سوی پژوهشگران محسوب میشود. یکی از عمده مسائل مهم در تالیفات و پژوهشها تحریفاتی است که از سوی برخی محققان در آثار آنها صورت میگیرد. دکتر محمدرضا سنگری، از جمله عاشوراپژوهان پیشکسوتی است که اعتقاد دارد، ساحت ربوبی دادن به امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان، یکی از عمده تحریفات صورت گرفته درباره واقعه کربلا و شخصیت این امام همام (ع) است که میتوان آن را نوعی «اغراق» نامید.
از «اغراق» تا «وهن» در آثار عاشورایی
سنگری اظهار کرد: «اغراق» از جمله تحریفات صورت گرفته در واقعه کربلا و ابعاد شخصیتی، سپاه حضرت امام حسین (ع) است. «خدا انگاری» از جمله اغراقاتی است که به وفور در آثار قدما و نوحهها دیده میشود. در بسیاری از متون میتوان به وضوح عباراتی مانند «حسیناللهی» و «زینب اللهی» و حتی «رقیه اللهی» را دید که نویسنده یا نوحهسرا به این امام شهید (ع)، وجوه ربوبی دادهاند.
این عاشوراپژوه ادامه داد: بزرگنمایی حادثه کربلا بیش از آنچه بوده است، دیگر تحریف صورت گرفته در این واقعه عظیم تاریخی است. بهعنوان مثال، ملافاضل دربندی در کتاب معروف خود با عنوان «اسرار الشهاده» ادعا میکند که امام حسین (ع)، یک میلیون و 200 هزار نفر از سپاهیان یزد را از دم تیغ گذراند و حضرت عباس (ع) نیز نزدیک به 450 هزار نفر از دشمنان را به هلاکت رساند. علامه شهید مرتضی مطهری، در کتاب «حماسه حسینی (ع)» درباره این موضوع مطرح شده از سوی فاضل دربندی نوشته است، که اگر این تعداد از سپاهیان دشمن در برابر امام حسین (ع)، گردن کج میکردند و آن حضرت گردن آنها رامیزد و یک ثانیه صرف کشتن آنها میشد، امام حسین (ع)، 72 ساعت زمان نیاز داشت، در حالیکه واقعه کربلا در یک روز اتفاق افتاده است.
تحریفات جلو الگو شدن را میگیرد
سنگری با بیان اینکه، اینگونه تحریفات باعث میشود تا عاشورا در میان مردم به الگو تبدیل نشود، گفت: نشان دادن غیرواقعی حادثه کربلا، عاشورا را از الگو شدن دور میکند زیرا مردم عادی قادر نیستند مانند امام حسینی که در متون آمده، بتوانند با دشمن مقابله کنند. در حالیکه باید به این امر توجه شود که حضرت سیدالشهدا (ع) و اهل بیت آن حضرت نیز از نظر جسمانی مانند سایر انسانها بودند. بهعنوان مثال کاشفیسبزواری در کتاب «روضهالشهدا» نیز سپاه دشمن و تعداد آنها را با بزرگنمایی مقابل دید خوانندگان قرار داده است.
صاحب کتاب «آینهداران آفتاب» به حوزه دیگر تحریفات صورت گرفته در واقعه عاشورا پرداخت و اظهار کرد: «وهن»، دیگر تحریف صورت گرفته در واقعه عاشوراست. «وهن» به معنای فروکشیدن است و در مقابل «اغراق» که به معنای فراکشیدن است قرار دارد. در برخی متون، شخصیت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، در حد و مرز یک انسان معمولی تنزل پیدا کرده است. ترسیم شکل و شمایل ظاهری حضرت عباس(ع) و توصیف ظاهری این امام(ع)، تنزل ایشان در حد یک انسان معمولی است، در حالیکه در واقعه عاشورا به دنبال، قد و قامت حضرت عباس(ع)، نیستیم چرا که این صورت و ظاهر در سایر انسانها نیز یافت میشود، بلکه در این واقعه باید به دنبال، رادمردی، فتوت و ایثار این حضرت باشیم.
از ابعاد تراژیک تا تحریفات عامیانه واقعه عاشورا
سنگری ادامه داد: متاسفانه انحراف دیگری که در واقعه کربلا به وجود آمده، تلقی مردم و محققان از این واقعه در سوگ و غم است. در برخی متون تنها ابعاد تراژیک این واقعه دیده میشود که در جای خود بسیار درست و مطلوب است، اما نباید آموزههای اخلاقی این واقعه تاریخی و اسلامی را از یاد نبرد.
دبیر علمی جایزه دعبل (کتاب سال عاشورا) به اسطورهپردازی ایرانیان اشاره کرد و گفت: اسطورهپردازی، در آثار ایرانیان مانند «شاهنامه» دیده میشود. چهرههای شاهنامه «اسطوره» هستند نه «اسوه»، زیرا «اسطوره» فراتر از انسان است و «اسوه» انسانی است که به درجات بالا رسیده است. این اسطورهپردازی نیز به واقعه کربلا سرایت کرده و آن را تحتالشعاع قرار داده است.
سنگری در ادامه سخنانش، به گره خوردن واقعه کربلا با زندگی مردم پرداخت و اظهار کرد: مردم ما هیچگاه برای جنگ «بدر»، «خندق» و سایر جنگها مراسم و آئینی برگزار نمیکنند، اما «عاشورا» با مردم گره خورده است و همین گرهخوردگی منشایی برای تحریف در بین مردم را نیز فراهم آورده است. مردم هر آنچه در زندگی خود دارند و در عاشورا آن را نمیبیند به عاشورا پیوند زدهاند. در این میان میتوان به عروسی حضرت قاسم (ع)، اشاره کرد که برخی از اینها در واقعه عاشورا وجود نداشته و اتفاق نیفتاده است.