خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- تحقیق و آموزش درباره مهارت تندخوانی بهصورت علمی از دانشگاه هاروارد شروع شد، اما ریشههای شکلگیری این مهارت را باید در زمان جنگ بینالملل دوم جستجو کرد؛ یعنی زمانی که نیاز شد تا توانایی خلبانان در تشخیص اهداف مختلف افزایش یابد. خلبانان باید با سرعت بیشتری اهداف موردنظر را شناسایی و برای شلیک آمادگی کسب میکردند، اما سرعت بالای هواپیما این اجازه را نمیداد؛ عقلانی هم نبود که سرعت هواپیما کاهش پیدا کند بنابراین برای تربیت خلبانانی با مهارت تشخیصی بالا، آزمایشگاههایی ساخته و ایده تقویت مهارت خلبانان عملی شد، بهطوریکه مجموعهای از تصاویر مختلف مثل کامیون، درخت، چادر و ساختمان ابتدا با سرعت معمولی از مقابل چشمان خلبانان جنگی عبور داده شد. افراد مورد آزمایش، با نگاه دقیق درک مناسبی بهدست میآوردند و در ادامه به تدریج سرعت نمایش تصاویر در مقابل چشم خلبانان افزایش پیدا کرد، بهطوریکه در نهایت این عده توانستند حتی با سرعت بالا نیز درک صحیحی از تصاویری نمایش داده شده داشته باشند.
آزمایشهای علمی افزایش مهارت درک تصاویر در حالت نمایش با سرعت بالا به حوزه خلبانی محدود نماند؛ مجموعه این تلاشهای علمی توجه یک چشمپزشک فرانسوی را به خود جلب کرد. وی با فرضیه کاربرد این روش برای افزایش سرعت مطالعه، موجب شد تا آزمایشهایی را صورت دهد و الگوهایی را ابداع کند. زمینههای شکلگیری مهارت تندخوانی ابتدا در دانشگاه هاروارد ایجاد و سپس در سراسر دنیا گسترش پیدا کرد.
مهمترین شائبه برای بسیاری از کسانی که با تندخوانی، آشنایی نسبی دارند تردید درباره درک کامل مفاهیم متن است. غالب افراد معتقدند درک بالا از محتوای متن در گرو روخوانی آهسته است، در حالیکه تندخوانی منافاتی با درک حداکثری از محتوای متن ندارد. مطالعه پژوهشگران نشان میدهد میزان درک مخاطب با سرعت حداقلی در مطالعه فقط 35 درصد اعلام شده، در صورتیکه این میزان برای مخاطبان تندخوان حداقل 53 درصد است.
علاوه بر وجود تردیدهایی درباره درک صحیح مطلب در تندخوانی، بسیاری تصور میکنند که روشهای کسب این مهارت فقط برای عده خاصی امکانپذیر است؛ موضوعی که بهطور کامل از سوی افراد تندخوان و آموزشدهندگان رد میشود.
نخستین قدم در فراگیری این مهارت «خط بُردن» است
مهندس علی قلیزاده، مدیر «انجمن تندخوانی ایران» ضمن تأکید بر وجود ظرفیت یادگیری روشهای تندخوانی در همه افراد حتی مبتلایان به مشکلات بینایی میگوید: برای تقویت روشهای تندخوانی، پژوهشهای مختلفی در ایران و سایر مراکز آموزش تندخوانی دنیا در حال انجام است.
وی میافزاید: «تونیبوزان» از جمله پژوهشگران تندخوانی در عرصه بینالمللی است. وی کتابهای متعددی در زمینه راهکارهای افزایش قدرت ذهن دارد. «نقشه ذهنی»، «مغزت را به کار بگیر»، «قدرت هوش اجتماعی»، «نیروی ذهن خلاق» و «مهارتهای تندخوانی» از کتابهای این نویسنده است. زمینه شهرت وی به نوشتن کتابهای روانشناسی در حوزههای هوشی GQ، هوش روحانی و معنوی، حافظه، خلاقیت و تندخوانی با موضوعات حافظه و مغز مربوط میشود. بوزان همچنین پژوهشهای فراوانی درباره عصبشناختی، جانورشناسی، آمار و احتمالات، ادبیات، موسیقی و آناتومی صورت داده است.
قلیزاده درباره تأثیر روشهای تندخوانی بر چشم میگوید: نخستین قدم در فراگیری این مهارت «خط بُردن» است. «خط بُردن» به معنای حرکت سریع چشم از ابتدای سطر تا منتهیالیه چپ کتاب همراه با حرکت انگشت است، این روش مشابه نشانهگذاری در ترتیلخوانی قرآن است.
مدیر انجمن تندخوانی ایران در تشریح دیگر مراحل یادگیری روشهای تندخوانی مانند تمرین برقراری ارتباط بین واژهها و جملهها بهصورت مهندسی و بازی، به تلاش فرد برای استفاده از ظرفیتهای مغزی اشاره میکند و میافزاید: این ظرفیت منحصر به واژهها نیست بلکه تندخوان میتواند روشهای این مهارت را در مطالعه فرمولها نیز بهکار بندد.
تأکید بر نقش اصلی مغز در کسب مهارت تندخوانی، بخش دیگری از صحبتهای قلیزاده درباره نقشه ذهنی است، وی میگوید: «نقشه ذهنی» یا «mind map» دومین مرحله در آموزش تندخوانی است. ساختار درختی عنوان دیگر این مرحله است که خلاصه کتاب در ذهن مخاطب مانند شاخههای درخت به یکدیگر پیوند داده میشود، یعنی یک کتاب 120 صفحهای در یک صفحه خلاصه میشود. برای فراگیری روشهای تندخوانی حداقل 10 جلسه نیاز است.
تندخوانی مهارتی مرتبط با سیستم مغزی و عصبی است
با تمرین مداوم بهعنوان نخستین گام، به تدریج سرعت فراگیر افزایش پیدا میکند؛ البته نباید فراموش کرد که فرد در این مرحله نباید دنبال درک مفاهیم باشد. افرادی که در جریان مطالعه دچار خوابآلودگی یا خستگی میشوند، با تکرار نخستین روش، توانایی بیشتری برای مطالعه طولانی کسب میکنند. قلیزاده، یکی از نتایج فراگیری نخستین روش را تقویت عضلات چشم میداند و میگوید: «تقویت عضلات چشم اصلیترین هدف «خط بردن» است.»
این در حالی است که دکتر محمدرضا فرتوکزاده، جراح و متخصص چشم نظری عکس در اینباره دارد. وی میگوید: تندخوانی مهارتی مرتبط با سیستم مغزی و عصبی و بهعنوان یک توانایی فردی مطرح است، در نتیجه فراگیری روشهای تندخوانی به تقویت عضلات چشم منجر نمیشود.
فرتوکزاده میافزاید: اگر بین روشهای تندخوانی و تقویت عضلات چشم ارتباطی وجود داشت، بنابراین یک فرد کندذهن که صاحب عضلات قوی است، میتوانست تندخوان شود؛ حرکت سریع چشم ارتباطی با تندخوانی ندارد. تندخوانی یک توانایی است که باید کسب شود و به بیان دیگر، تنها شرط لازم برای تندخوان شدن بینایی مناسب است.
تجربه شخصی یک تندخوان؛ تشبیه تندخوانی به رانندگی
تجربه شخصی نرگس طاهر بهعنوان شخصی که مهارت تندخوانی را کسب کرده، نشان میدهد تندخوانی حتی در رفع نقص بینایی مانند آستیگمات نیز مؤثر بوده است. وی میگوید: چشم خواهرم آستیگمات بود. بعد از فراگیری روشهای تندخوانی و بهکارگیری طولانیمدت آنها، بعد از مدتی اختلال بیناییاش برطرف شد.
وی نیاز به دانستن نکات روانشناسی را اصلیترین دلیل برای کسب مهارت تندخوانی میداند و ادامه میدهد: «مخاطب و علاقهمندان به هر موضوع و رشته حتی فلسفه، ریاضیات و رایانه که نیازمند تمرکز بالا برای مطالعه هستند، میتوانند از روشهای تندخوانی بهره ببرند.
طاهر تندخوانی را به رانندگی تشبیه میکند و معتقد است، تندخوانی موجب میشود انسان با تمرکز بیشتر بر میدان دید وسیعتری احاطه داشته باشد.
تندخوانی و مطالعات گسترده در حوزه روانشناسی، مغز و اعصاب
مهارتهای تندخوانی، با مطالعات گسترده در حوزه روانشناسی، مغز و اعصاب، بعد از چند دهه در سراسر دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. انقلاب صنعتی، عصر اطلاعات و ظهور اینترنت موجب شده تا پیدا کردن راههایی برای افزایش سرعت در انجام امور یکی از دغدغههای انسان معاصر باشد.
در چند دهه گذشته بشر به مدد صنایع مختلف به دنبال انجام امور خود در حداقل زمان بوده است. روانپزشکان و متخصصان مغز و اعصاب نیز ایدههای کشف توانمندیها و ظرفیتهای درونی انسان را برای افزایش سرعت مورد توجه قرار دادهاند. تندخوانی یکی از این روشهاست که نتیجه دقتنظر یک چشمپزشک فرانسوی است.