مهناز عسگری در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، توضیح داد: مترجمان و افرادی که وارد حوزه ترجمه میشوند غالباً دنبال ترجمه متون در حوزه ادبیات داستانی میروند اما من از ابتدا به حوزه علمی علاقه زیادی داشتم و به طور جدی آن را دنبال میکردم، در دوران نوجوانیام میدیدم که کتابهای علمی در حوزه دانش و فناوری برای کودکان و نوجوانان آنطور که باید تولید نمیشوند.
این نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان ادامه داد: از سویی دیگر در بررسی که روی مخاطبان این حوزه در سطح جامعه داشتم احساس کردم نیاز بیشتری به ارائه کتابهای علمی خوب و حرفهای برای کودکان و نوجوانان داریم و در این زمینه خلاء وجود دارد. البته این کمبود در حوزه کودک مشهودتر است هرچند در حوزه نوجوان هم دستهبندی واضحی در حوزه علمی صورت نگرفته است. همچنین متاسفانه توجه زیادی به ارائه کتابهای متناسب با گروه سنی کودک، میزان اطلاعات و دایره لغات آنها نشده است. شرایط گروه سنی زیر 12 سال به گونهای است که نمیتوان هر کتابی را به دست آنها داد. با وجود این، کتاب مناسب علمی برای این گروه سنی کم داریم. در مقابل از 12 سال به بالا بچهها غالبا وارد جریان طبیعی کتاب میشوند. بنابراین سعی کردم به طور جدی به تالیف و ترجمه کتابهای علمی در زمینهها و موضوعات مختلف برای کودکان و نوجوانان اقدام کنم.
بیتوجهی به کتابهای علمی کودکان و نوجوانان
مهناز عسگری درباره میزان توجه مردم به آثار علمی نیز توضیح داد: متاسفانه استقبالی که از تولید و ترجمه آثار در حوزه ادبیات داستانی میشود به مراتب بیشتر از میزان توجه و استقبال از تولید و ترجمه آثار در حوزه علمی است.
وی در ادامه درباره مبنای انتخاب کتابها برای ترجمه توضیح داد: مترجمان و ناشران در انتخاب کتابها برای ترجمه باید به کمبودهایی که در برخی حوزههای علمی وجود دارد توجه کنند. از سویی دیگر باید به علایق و ذائقه کودکان و نوجوانان نیز توجه شود. مسالهای که اغلب ناشران کتابهای علمی به آن توجه میکنند سرعت در انتشار و ترجمه کتابهاست. درحالی که به نظر من خیلی مهم نیست که اتفاقات روز دنیا و کتابهای منتشر شده در یک حوزه علمی به صورت کاملا به روز و آنلاین به دست بچههای ما رسیده باشد. چون معتقدم در هر جامعهای جای خالی و نقاط قوت و ضعف بسیاری وجود دارد که پیدا کردن این نقاط و پر کردن آنها بسیار ثمربخشتر است تا اینکه به دنبال این باشیم که کدام تکنولوژی و دانش جدید در دنیا ظهور کرده که سریع آن را به کودکانمان منتقل کنیم. به نظرمن باید تلاش کنیم مفاهیم علمی را به گونهای برای مخاطبان بیان کنیم که کاملاً برای آنها قابل لمس و مشهود باشد و برایشان جا بیافتد.
افزایش سرعت انتشار کتابهای علمی در طول سالهای اخیر
این نویسنده و مترجم گفت: سرعت انتشار کتابهای علمی در طول سالهای اخیر افزایش زیادی پیدا کرده است و ناشر بیشتر به دنبال این است که تعداد کتابهایی را که وارد بازار میکند افزایش دهد و اصلا توجهی به میزان تأثیرگذاری آن ندارند. درواقع بزرگترین حسنی که در بازار کتابهای علمی برای کودکان و نوجوانان مشاهده میشود وجود تنوع از نظر عناوین و تعداد کتابهاست که موجب میشود هرکسی براساس سلیقه خودش کتابهای مورد علاقهاش را انتخاب کند. این تنوع به نوبه خود خوب است اما سوال این است که کتابهایی که برای ترجمه در این حوزه انتخاب میشوند تا چه اندازه متناسب با گروه سنی و همچنین سلیقه مخاطبان هستند؟
وی ادامه داد: با نگاهی اجمالی به کتابهای علمی منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان به این نتیجه میرسیم که کیفیت این کتابها از نظر ترجمه چندان مطلوب نیست. مهمترین مساله در این حوزه زبان علمی است که باید مورد توجه قرار گیرد و مطالب به صورت علمی و سالم ترجمه شود. همچنین معادلگذاریها باید دقیق باشد و مفاهیم به صورت کامل و شفاف منتقل شود. اما متاسفانه در بیشتر کتابها معادلگذاریها اشکال دارد و مخاطب متوجه نمیشود که منظور نویسنده از این مطلب چه بوده است زیرا بسیاری از جملات ترجمه شده مبهم و دارای اشتباهات فراوان است.
حساسیت و دقت زیادی در ترجمه کتابهای علمی وجود ندارد
عسگری با بیان اینکه حساسیت زیادی در ترجمه کتابهای علمی وجود ندارد، یادآوری کرد: یکی از دلایل این مساله این است که مترجمان همیشه زبان علم را بسیار ساده میبینند و وسواسی که در حوزه ترجمه کتابهای ادبیات داستانی وجود دارد در حوزه ترجمه کتابهای علمی دیده نمیشود. ملاک و معیاری هم برای انتخاب و ترجمه کتابهای علمی وجود ندارد. چه از سوی ناشران و از چه سوی مترجمان. اکثر ناشران به این مساله توجه نمیکنند که این کتاب علمی برای کدام گروه سنی مناسب است و بسیار مشاهده میکنیم کتابهای علمی که برای گروه سنی خاصی ترجمه شده است دارای محتوایی سنگینتر یا سادهتر از آن گروه سنی است.
وی ضعف دیگر حوزه کتابهای علمی را مساله ویراستاری و ویرایش کتابها عنوان کرد و گفت: بیشتر ناشران ویرایش اینگونه کتابها را کاری پیش پا افتاده میدانند و فکر میکنند وقتی نویسنده کاری را نوشته و مترجم آن را ترجمه کرده دیگر نیازی به ویراستاری یا ویرایش از سوی افراد کارشناس و خبره این حوزه وجود ندارد. در حالی که وقتی نویسنده کتابی را مینویسد یا مترجم آن را ترجمه میکند آنقدر درگیر به متن است که نمیتواند افت و خیزهای موجود را ببیند. به همین دلیل حتماً کتاب باید از سوی ویراستاری علمی و مسلط به حوزه مربوطه خوانده و ویرایش شود. معمولا به غلطگیری متن بیشتر توجه میشود تا ویرایش آن. البته ما ویراستاران تخصصی زیادی در این حوزه نداریم فقط در دهه 70 بود که مرکز نشر دانشگاهی اقدام به تربیت عدهای ویراستار تخصصی کرد. اما در حال حاضر کمتر در این زمینه کاری انجام میشود و صرفا تصور میشود اگر کسی بتواند کتابی را به خوبی بخواند و در واقع به نوعی نمونهخوانی کند ویراستاری کرده است، در حالی که ویراستار در درجه اول باید مخاطبشناس باشد و همچنین مسلط به اصطلاحات و کلمات خاص علمی باشد تا بتواند کارهای علمی در حوزه کودک و نوجوان را به درستی ویرایش کند.
کاربرد خلاقیت در ترجمه کتابهای علمی
عسگری همچنین درباره خلاقیت در ترجمه کتابهای علمی نیز گفت: نباید کتابهای علمی را صرفاً ترجمه یک کتاب از زبانی به زبان دیگر دانست بلکه در ترجمه اینگونه کتابها نیز خلاقیت و ابتکار و گاهی بازآفرینی وجود دارد. نگاه مرسوم این است که مترجم باید وفادار به متن باشد ولی در این حالت یک کتاب علمی بسیار خشک تولید میشود و در بسیاری از اوقات دیده میشود که نویسنده خارجی منظورش را در قالب دو یا سه سطر به راحتی به بچهها منتقل میکند و اگر مترجم آن را عیناً پیاده کند مخاطب ایرانی اصلاً متوجه منظور نویسنده اصلی کتاب نخواهد شد. در این شرایط مترجم باید برای پیوندسازی و برقراری ارتباط بیشتر بین مخاطبان و مطلب اصلی با استفاده از دانش خودش و همچنین منابع مختلف موجود جملاتی را به متن اضافه کند. در نهایت گاهی پیش میآید که مترجم احساس میکند که مخاطب قبل از خواندن متن اصلی نیاز با مقدمهای دارد و او مقدمه مورد نظر را به ابتدای کار اضافه میکند.