به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «تاریخ هنرنویسی در ایران» (یکشنبه، 23 آبان ماه) با حضور علی اصغر میرزاییمهر، جواد علیمحمدی و محمدحسن حامدی در سینما تِک فرهنگستان هنر برگزار شد.
دچار شک خلاق نشدیم
علیمحمدی،با اشاره به آفت تدریس ترجمه در هنر ایران گفت: در اینجا باید به جمله دکتر داریوش شایگان در کتاب «آسیا در برابر غرب» اشاره کنم. وی در این کتاب این موضوع را مطرح کرده است که ما شرقیها دچار شک خلاق نشدیم. با این گفته شایگان موافقم، زیرا طبق یک قانون نانوشته، تمام تاریخنگاری ایرانیان را غربیها به انجام رساندند و ما آن متون را تبدیل به جزوههای دانشگاهی کردیم و تدریسشان میکنیم.
وی اظهار کرد: تاریخ هنرنویسی در غرب، متعلق به سده نوزدهم است که البته آن نیز میراث سده هیجدهم است. الگوی تاریخنویسی هنری در ایران نیز با الگوی همان سده هیجدهمی انجام میشود و متاسفانه خروجی این دست نوشتهها با این الگوی عقب مانده چندان جالب و درخور نیست.
تحولات اجتماعی؛ آینه تمامنمای هنر
علیمحمدی ادامه داد: آثار هنری آینه تمامنمای تحولات اجتماعی است و متاسفانه باز هم باید یگویم ما هیچ توجهی به این تحولات نداشته و نداریم و نسل جدید در یک دور تسلسل گرفتار شده است. «آپارتاید تاریخی» دیگر معضل ماست. در دوره پهلوی اول، جشنهای 2500 ساله و مبنای تاریخی ایران تغییر کرد و یک نگاه «پان ایرانی» در کشور شکل گرفت و مبنای معرفی نیز دوره «هخامنشیان» قرار گرفت. همین مطلب آغازگر دورهای شد تا دورهای از تاریخ به عنوان «توتم» شناخته شود و امر قدسی بر آن مرتبط شود تا به هیچ عنوان نتوانیم به آن نزدیک شویم.
این نویسنده افزود: نوشتن تاریخ هنر یک کشور از عهده یک شخص بر نمیآید، بلکه نوشتن تاریخ هنر یک کشور نیازمند حلقهای از فلاسفه، جامعهشناسان و هنرمندان است، که متاسفانه این حلقه را نداریم.
پبش از تیموریان، تاریخنویسی هنری نداریم
علیاصغر میرزایی مهر، دیگر سخنران این نشست در سخنان خود به پیشینیه تاریخ هنرنویسی در ایران از سوی ایرانیها و غربیها پرداخت.
وی عنوان کرد: پیش از دوره تیموریان تاریخنگاری هنری مبتنی بر نقاشی و معماری وجود ندارد، البته «میرزا حیدر دوغلات» ازجمله افرادی بود که در نوشته خود به تاریخ نقاشی به صورت جزیی پرداخته است. وی در کتاب «تاریخ رشیدی» خود در دو صفحه بسیار کوتاه درباره هنرمندان و نقاشان ایرانی مطلب نوشته است.
میرزایی مهر با اشاره به برخی شبهات تحلیلگران درباره نوشته قاضی احمد منشی گفت: با این همه کتاب «گلستان هنر» نوشته احمد منشی، در زمان خود جدیترین کتاب در این زمینه است. که در آن بخشی به نقاشان و بخش دیگر به خوشنویسان اختصاص داده شده است.
وی افزود: خوشحال نیستم که بگویم، بیشتر تاریخ هنر ایران از سوی غربیها نوشته شده است اما سفرای انگلیس و امریکا در ایران و برخی دیگر از مستشرقان به نوشتن تاریخ هنر ایران اقدام کردهاند که در نوع خود مناسب است.
نقش «اسناد» در تاریخنویسی
محمدحسن حامدی، پژوهشگر هنر در ادامه این نشست اظهار کرد: تصمیم دارم در سخنان کوتاهی تاریخنویسی هنر را از منظر بررسی «اسناد» بررسی کنم. مرحوم ایرج افشار، نخستین پژوهشگری بود که بررسی «اسناد» را سرلوحه کار علمی خود قرار داد. در کتابی با عنوان «قباله تاریخ» که به تازگی از مرحوم افشار مطالعه کردم به یکسری از اسناد خام برخورد کردم. در گذشته نیز تاریخ هنر را براساس اسنادی که بر مفرغ و قطعات کم حجم سیلک نوشته میشد، مینوشتند.
وی ادامه داد: درباره ابوالحسن صدیقی، مجسمهساز، 6 جلد کتاب پیدا کردم اما آقای پاکباز، تنها دو پاراگراف در کتاب خود نوشته است. در سالهای گذشته از تاریخ درس می گرفتیم. وقتی قرار است درباره کمالالملک، فیلم بسازیم، به تاریخ مراجعه میکنیم اما اگر قرار است درباره ابوالحسن صدیقی فیلمی ساخته شود نمیتوان با آنچه درباره وی در کتابها آمده فیلمی ساخت بلکه برای تحقق این امر نیازمند اسناد هستیم.