به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «بررسی وضعیت نشر کتابهای سینمایی در ایران» عصر پنجشنبه 28 آبان با حضور احمد طالبینژاد، شیوا مقانلو، وحیداله موسوی و محمدناصر احدی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
رشد فزاینده مخاطبان کتابهای سینمایی پس از انقلاب
احمد طالبی نژاد، منتقد سینما در این نشست گفت: در جریانهای سینمایی قبل از انقلاب همه کتابهای منتشر شده درباره سینما، چه تالیف و چه ترجمه، به صد عنوان هم نمیرسید. البته شاید نیازی هم به کتاب نبود، چرا که همه فیلمها دیده میشدند و بیشتر کسانی هم که قصد پیگیری سینما را به عنوان شغل داشتند، فقط دنبال بازیگری بودند.
وی افزود: عطش خواندن کتابهای سینمایی در سالهای پس از انقلاب ایجاد شد. در دهه 60 به ناگاه 20 کتاب تخصصی سینمایی منتشر شدند که خریداران بسیاری داشتند و در سریعترین زمان ممکن به چاپهای مکرر رسیدند. حتی کتابهای تخصصی در زمینه لابراتوار هم منتشر میشد. در این میان نشر سروش سهم مهمی در انتشار این کتابها ایفا کرد.
«تارکوفسکی» بابک احمدی و علاقه شدید ایرانیان به این سینماگر روس
طالبی نژاد در ادامه با اشاره به این نکته که اکثر کتابهای سینمایی منتشر شده در دهه 60، ترجمهای بودند، گفت: تالیفها در این حوزه منحصر بود به چند کتاب بابک احمدی درباره سینماگران برجستهای چون آندری تارکوفسکی و روبر برسون. پس از انتشار کتاب احمدی درباره تارکوفسکی در زمستان سال 66، جشنواره فیلم فجر دوره آثار این سینماگر روس را گذاشت و مردم برای تماشای این فیلمها صف میبستند. حتی در خود روسیه نیز نشده بود که مخاطبان اینچنین مشتاقانه برای آثار تارکوفسکی سر و دست بشکنند و دلیل این اشتیاق نیز کتاب بابک احمدی بود.
این منتقد اضافه کرد: شمارگان کتابها در آن سالها زیر سه هزار نسخه نبود و حتی فیلمنامههای برخی فیلمهای مشهور از جمله «اردت» ساخته کارل تئودور درایر نیز ترجمه و منتشر میشدند. فراموش نکنیم که در آن دوران فیلمهای روز نیز در قالب ویدئو به ایران آمده و مردم با اشتیاق آنها را تهیه میکردند و در ادامه علاقه داشتند با مطالعه کتابها با فیلمسازان آشنا شوند.
کتابهای گفتوگو با سینماگران بسیار مفید است
طالبینژاد در بخش دیگری از سخنان خود به دلیل پرمخاطب بودن کتابهایی چون «فرهنگ فیلمهای ایرانی» جمال امید، اشاره کرد و گفت: در دهههایی پس از انقلاب تهیه فیلمها بسیار سخت بود، بنابراین مخاطبان تلاش داشتند با تهیه فرهنگ فیلمهایی که جمال امید و عباس بهارلو کار میکردند، از محتوای فیلمها آگاه شوند؛ اما اکنون فیلمها همه در دسترساند، بنابراین دیگر نیازی به کتابهای فرهنگ فیلم نیست.
وی ادامه داد: سه نوع کتابهای سینمایی اکنون در بازار نشر ایران وجود دارد؛ نخست کتابهای تئوریک و آموزشی درباره حوزههایی چون تدوین و فیلمبرداری که همیشه مشتری داشتهاند. یکسری از کتابها نیز به گفتوگو با سینماگران اختصاص دارد و در نهایت نیز تعدادی از منابع کتابسازی هستند مانند چند کار مرحوم زاون قوکاسیان و خود من.
نویسنده کتاب «از شما چه پنهان» به سختخوان بودن کتابهای نظریه و زیباییشناسی فیلم اشاره کرد و گفت: کتابهای این موضوعات به دلیل آنکه سختخوان است، چندان مطالعه نمیشوند. یکی از مشکلات این کتابها این است که منابع و حواشی زیاد است، اما خود متن چیز خاصی نیست. بسیاری از علاقهمندان به سینما این منابع را خوانده و گمراه میشوند.
طالبی نژاد اضافه کرد: در این میان به نظر من مطالعه کتابهای گفتوگو با سینماگران بسیار مفید است، چرا که این هنرمندان در این گفتوگوها تمام تجربیات و دانششان را به مخاطبان منتقل میکنند.
عادت مخاطبان به سادهخوانی است
شیوا مقانلو، مترجم و مدرس حوزه سینما نیز در این نشست گفت: عادت مخاطبان ایرانی به سادهخوانی است و این مخاطبان در مواجهه با کتابهای تئوریک، به ویژه کتابهایی در حوزه زیباییشناسی سینما، به دلیل سنگین بودن مباحث، آنها را نخوانده رها میکنند.
وی افزود: سینما به دلیل ذات جنجالی و حاشیهای که دارد، مخاطبان عادت کردهاند، مباحث سادهتر و خوشگلتر از جمله کتابهای گفتوگو با کارگردانان و بازیگران، را به عنوان کتابهای تئوریک بپذیرند. در این میان «مطالعات سینمایی» یک رشته جدید است، اما اکنون کتابهای گفتوگو با بازیگران نیز به عنوان منابع مطالعات سینمایی جا افتاده است.
مقانلو ادامه داد: باید حوزههای مختلف مطالعاتی در رشته سینما از هم تفکیک شده تا مخاطبان عادت کنند به خاطر خود سینما هم که شده، یکسری کتابها و منابع سختخوان را مطالعه کنند.
مترجم کتاب «ژانرهای سینمایی: از شمایل شناسی تا ایدئولوژی» بری کیت گرانت، همچنین با اشاره به این نکته که سینما علم و هنری متعلق به غرب است و ما ناچار به ترجمه منابع هستیم، گفت: در کل جهان نیز اکنون کفه انتشار کتابهای سینمایی به نفع کتابهای مطالعات میانرشتهای در این هنر است. به هر حال سینما علم و هنری متعلق به غرب است و در همین غرب نیز مدام دارد درباره آن کتاب تولید میشود و ما ناچار به ترجمه و مطالعه این کتابها هستیم.
مقانلو در ادامه با اشاره به مشکلاتی که ممکن است برای منابع سینمایی برای مخاطبان بهوجود بیاورند، گفت: کتابهای تئوریک و آکادمیک سینما ممکن است به دلیل سختخوان بودن مخاطب را گمراه کنند و مخاطب پیش از شروع به مطالعه حس کند که چیزی از کتاب متوجه نمیشود. از آن طرف کتابهای گفتوگو با سینماگران نیز ممکن است بسیاری از مباحث ساده و پیشپا افتاده را مطرح کنند. کما اینکه حدود سه چهارم از حجم عمده کتابهایی که اکنون با عنوان گفتوگو با بازیگران و... منتشر شدهاند، اضافه است.
سطح مطالعه دانشجویان پایین است
وحیداله موسوی، مترجم و مدرس سینما نیز یکی دیگر از سخنرانان حاضر در این نشست بود. وی در بخشی از سخنان خود گفت: عموم دانشجویانی که رشته سینما را برای تحصیل در دانشگاهها انتخاب میکنند، با سطح مطالعه پایین قدم به کلاسها میگذارند. حال باید معلم و مدرسی پیدا شود که این طیف را به سمت مطالعه سوق دهد.
وی افزود: مشکل نداشتن مطالعه دانشجویان به برنامهریزیهای غلط وزارت آموزش و پرورش باز میگردد. در نظامهای آموزش و پرورش کشورهای اروپایی وضعیت به گونهای است که از همان ابتدا دانشآموزان را به سمت مطالعه سوق میدهند. این مساله باعث میشود که که در آینده همه این دانشآموزان کتابخوان شده و وارد جامعه شوند، اما در ایران اینگونه نیست.
این مترجم ادامه داد: عدم مطالعه در میان مردم کار را به جایی رسانده که شمارگان کتابها اکنون به 200 و 500 نسخه برسد. حال مترجم به چه امیدی باید یک یا چند سال از عمر خود را برای ترجمه بگذارد؟
نبودن فضای نقد کتابهای سینمایی در ایران
محمدناصر احدی، منتقد و پژوهشگر سینما نیز در این نشست گفت: یکی از مشکلات عمده در جریان نشر کتابهای سینمایی در ایران، نبودن فضای نقد است. منتقدان یا دوست نویسندگان و مترجمان کتابها هستند که در این صورت تنها از کتاب ستایش بیجا میکنند و یا دشمن آنها بوده و بدون هیچ دلیل متقنی کتاب را میکوبند.
وی افزود: این مشکل به مقوله نقد فیلم هم راه پیدا کرده است. زندهیاد زاون قوکاسیان در مقدمه کتابی که درباره بهرام بیضایی کار کرد، نوشت که هدفش در این کتاب تنها ستایش از آثار بیضایی بوده است. با تمام احترامی که برای قوکاسیان قائلم باید بگویم که اگر قرار به ستایش صرف است، دیگر چرا باید کتاب نوشت و منتشر کرد؟
احدی ادامه داد: محمد گذرآبادی و حمیدرضا احمدی لاری دو تن از مترجمانی هستند که کتابهای بسیاری را هم در حوزه منابع آموزشی برای دانشجویان سینما و هم در حوزه منابعی برای آشنایی عامه مردم با سینما، ترجمه و منتشر کردهاند. حتی کتابهای تخصصی این دو مترجم برای دانشجویان، به کار عامه مردم نیز میآید، اما من هنوز نمیدانم چرا تاکنون کتابهای این دو مترجم نیز مورد نقد و بررسی قرار نگرفتهاند؟