به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، انتشارات صابرین سه کتاب با عنوانهای «احترام»، «دوست خوب» و «بخشش» را با ترجمه برزو سریزدی برای کودکان منتشر کرده است.
همه کودکان به دوست نیاز دارند. برای داشتن دوست، کودک باید یاد بگیرد خود دوست خوبی باشد. اما واضح است که کودکان با مهارتهای بالای اجتماعی متولد نمیشوند. آنها باید یاد بگیرند چطور دوست پیدا کنند، دوستهای خوب را بشناسند و دوستیشان را حفظ کنند.
چگونه دوست خوبی باشیم؟
کریستین ای. آدامز نویسنده کتاب «دوست خوب» معتقد است مهمترین عامل در این میان، چگونگی رفتار با کودک در خانه و مدرسه است. دیدگاه پذیرش و بخشش در مقابل سرزنش و انتقاد، در زندگی اجتماعی کودک تأثیر بسزایی دارد. مثلاً حکم صادر کردن برای کودک به جای صحبت کردن درباره تصمیمهای مختلف با او، باعث میشود او نیز در اجتماع رفتاری زورگویانه و ریاستطلبانه پیدا کند. بزرگسالان میتوانند به کودک یاد بدهند زمانی که مرتکب اشتباهی میشود، با خودش مهربان باشد. این کار باعث میشود او نیز اشتباه دوستانش را با محبت بیشتری بپذیرد. با نشان دادن رفتاری مهربانانه و حمایتگرایانه، بزرگسالان به کودکان میآموزند دوستان بهتری باشند. همچنین بزرگسالان بهتر است حس همدردی را در کودک پرورش دهند.
در بخشی از پشت جلد کتاب «دوست خوب» نوشته کریستین ای. آدامز نوشته شده است: «همه کودکان به دوست نیاز دارند. واضح است که آنها با مهارتهای بالای اجتماعی متولد نمیشوند. آنها باید یاد بگیرند چطور دوست پیدا کنند، دوستانشان را عاقلانه انتخاب کنند و دوستان خوبشان را حفظ کنند.
این کتاب به کودکان یاد میدهد که چگونه دوستیشان را گسترش دهند. درباره رفتارهایی که دوستیها را پرورش میدهد بحث میکند، نشان میدهد که چگونه برخی از تأثیرپذیریها میتواند مخرب باشد و اگر کودکی نمیتواند دوست پیدا کند یا از بهترین دوستش جدا میشود چه باید بکند...»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «کسانی که با هم دوست هستند به همدیگر مشت، لگد و چنگ نمیزنند و یکدیگر را گاز نمیگیرند. اگر با دوستت کشتی میگیری یا دوچرخهسواری میکنی، مواظب باش به او صدمه نزنی. اگر میخواهی بدون نوبت سوار تاب شوی، بدجنسی نکن و نگو: «اگر نگذاری سوار تاب شوم، دیگر دوستت نیستم.»
دوستت یا هیچکس دیگری را مسخره نکن. هرگز روی کسی اسم نگذار و پشت سرش حرف نزن. اگر احساسات کسی را به بازی بگیری، خیلی بدتر از این است که او را کتک بزنی. چون ضربه زدن به احساسات، یک صدمه روحی و درونی است که به این سادگیها خوب نمیشود. از قدیم گفتهاند: زخم شمشیر خوب میشود اما زخم زبان خوب نمیشود...»
بخشش را به کودکانمان بیاموزیم
کودکان بنا به طبیعتشان، بسیار بخشندهاند. آنها همچنان این خلق و خو را حفظ میکنند؛ مگر اینکه ما چیز دیگری یادشان بدهیم. ما این کار را به شکلهای مختلفی انجام میدهیم که کمتر شفاهی و کلامیاند. وقتی عشقمان را از کسی دریغ میکنیم، کینهجویی را به کودکانمان یاد میدهیم. ما با کلماتی خشمگین و اعتراضآمیز، چارچوبهای رفتاریمان را به آنها القاء میکنیم. ما با حالتها، حرکتها و دیدگاههایمان به آنها آموزش میدهیم و نه با کلمههایمان.
کتاب «بخشش» نوشته کارول آن مارو با بیان داستانی ساده و کودکانه به والدین کمک میکند فرزندشان را در مسیر درست هدایت کنند. اما بخشیدن به معنی پذیرفتن بیعدالتی، آسیب یا سوءاستفاده نیست. بزرگسالان هم مانند کودکان باید این موارد منفی را تشخیص دهند، بشناسند و در مقابلشان بایستند. بخشیدن، یک قدم فراتر است. بخشیدن، به معنی ایستادگی در برابر میل به «تلافی» است. بخشیدن، به ما یاد میدهد که هر فرد، بسیار فراتر و بالاتر از رفتارهایش است حتی اگر آن رفتار، درد و رنجش به همراه داشته باشد.
کارول آن مارو امیدوار است بتواند بذر «بخشایش» را در قلبهای جوان بارور کند. او به کودکان میآموزد که در مسیر زندگی خود دو انتخاب داشته باشند: اینکه بگذارند رنج و خشم، خانه قلبشان را تسخیر کند یا خشم را کنار بگذارند و حس رهایی و سبکی بخشش را تجربه کنند. خوانندگان این کتاب یاد میگیرند که همگی ما، گاهی به یک فرصت دوباره نیاز داریم.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «بخشیدن دیگری به این معنا نیست که وانمود کنی، اتفاقی نیفتاده است. تو واقعاً دوست داشتی اَلِکس تو را به مهمانیاش دعوت کند. دلت خیلی میخواست مربیات اجازه میداد در مسابقه بازی کنی. اما وقتی میبخشی، اجازه میدهی احساسات بد از تو دور شوند. آنوقت آرزو میکنی الکس مهمانی خوبی داشته باشد و همتیمیهایت را تشویق میکنی تا در مسابقه برنده شوند.
ممکن است هیچوقت متوجه نشوی که چرا دیگران تصمیم خاصی را میگیرند. شاید هیچگاه عذرخواهی نکنند اما وقتی در چنین موقعیتی قرار میگیری و احساسات بد میخواهند عصبانیات کنند، با بخشش، آزاد و رها میشوی.
آموزش احترام به بچهها
احترام، واژهای است که این روزها توجه زیادی را به خودش جلب میکند. خصوصاً زمانی که به مبحث تربیت و پرورش کودکان میرسیم؛ بسیار مهم است که به ضرورت احترام گذاشتن بیاندیشیم. میدانیم که بسیاری از هنجارها و چارچوبهای بینشی، رفتاری و اخلاقی در سالهای اولیه زندگی تا دوران جوانی در افراد شکل میگیرند. همچنین میدانیم که دوران کودکی زمان آموختن یا به بیان بهتر، «کسب» این مهارتهاست.
کودکی، زمان آموختن فضیلتهای اخلاقی یا به عبارت بهتر «کسب» این ارزشهاست. درک جایگاه احترام در جهانی که هر روز متنوعتر، گستردهتر و پیچیدهتر میشود، امری حیاتی است. کتاب «احترام» نوشته تد و جنی اونیل به مخاطبان میآموزد احترام چیست و چگونه به یکدیگر احترام بگذارند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «وقتی با پسرخالهات باز میکنی در حالی که آن بازی مورد عقالهات نیست، ادب و احترام خودت را نشان میدهی. وقتی همکلاسی جدیدی به کلاستان میآید و تو به او سلام میکنی، به او احترام میگذاری. وقتی برای همسایهتان که بیمار است دسته گلی میبری، کار محترمانهای انجام میدهی چون نشان میدهی که او برایت اهمیت دارد.
تشکر و سپاسگزاری، نشانه احترام است. وقتی به دوستت میگویی: «برف بازی با تو برایم خیلی لذتبخش بود.» با این حرف از او برای اینکه با تو دوست است، تشکر میکنی. حتی وقتی دوستت دنبالت میآید که با هم بیرون بروید و تو به موقع حاضر میشوی، ادب و احترام خود را نشان میدهی. چون برایت مهم است که او منتظر نماند...»
انتشارات صابرین سه کتاب «احترام»، «دوست خوب» و «بخشش» را در قالب 36 صفحه مصور رنگی با شمارگان دو هزار نسخه و قیمت 50 هزار ریال برای هر جلد منتشر کرده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به نشانی زیر مراجعه کنید: