به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رمان «اوژنی گرانده» نوشته اونوره دوبالزاک با ترجمه عبدالله توکل از سوی انتشارات ناهید به چاپ دهم رسید. این رمان یکی از رمانهای بینظیر بالزاک است که به هنگام انتشار بسیار ستوده شد. همآوازی در مدح و تمجید آن به جایی رسید که بالزاک به خشم آمد و اندکی جانب انصاف درباره خویش را از دست داد و در یکی از نامههایش به خواهر خود «لور سورویل» چنین نوشت: «کسانی که مرا پدر اوژنی گرانده نام میدهند، قصد آن دارند از قدر من بکاهند. این کتاب بی شبهه شاهکاری است اما شاهکاری است خرد... این اشخاص از نام بردن شاهکارهای بزرگ حذر دارند.»
«اوژنی گرانده» در میان آثار بالزاک نمونه توفیقی نادر است و به حکم ظاهر طرح آن در دورهای از عمر نویسنده ریخته شده است که کلید رمز حیات اوست.
در سال 1833 بالزاک 34 سال داشت و پس از سالهای دشوار شاگردی و کارآموزی در مکتب ادب، سه سال بود که داستاننویس مردم پسندی شده بود و روز به روز بر آوازهاش افزوده میشد. «اوژنی گرانده» نشانه تحولی در آثار بالزاک است. بالزاک طرح آن را به صورت داستانی مفصل از نوع «کشیش تور» ریخته بود اما هنگام نوشتنش همه چیز تغییر کرد و بالزاک همچنانکه در داستان «طبیب ده» پیش آمده بود، اینجا هم شیفته موضوع داستان شد و داستان به صورت رمان درآمد. پس از آن صناعت رمانپردازی استوارتر شد و تکامل یافت. داستاننویس بر تعداد بازیگران هر رمان خود افزود و رمانهایی در مبحثی واحد پرداخت و بازیگران هر رمانی را در رمان های دیگر بازآورد.
بالزاک در نامههایش چندان چیزی راجعبه «اوژنی گرانده» نگفته است و آنان که در جستوجوی منبع و مدل این رمان بودهاند جز مشتی فرض و تصور به چیزی راه نیافتهاند و این فرضها و تصورها اگر چه گاهی فریبنده است، به درد فحص و بحث نمیخورد.»
در بخشی از این رمان میخوانیم: «در برخی شهرستانها خانههایی هست که دیدارشان مثل تاریکترین صومعهها، گرفته ترین دشتها یا غمانگیزترین ویرانهها اندوهی در دل برمیانگیزد و شاید سکوت صومعهها، بیباری و خشکی دشتها و اندوه مرگآلود ویرانهها یکجا در این خانهها باشد. حیات و حرکت در آنجا چندان آرام و اندک است که اگر غریبی به این ناحیه بیاید و چشمش ناگهان به نگاه بیفروغ و سرد موجود بیحرکتی برنخورد –که صورت راهب مانند شبه صدای پای ناشناسی از پنجره به در میآید- این خانه را بی سکنه میپندارد. همه این عوامل اندوه و گرفتگی را در جبین خانهای در شهر سومور میتوان دید که در قسمت بالای شهر، در انتهای کوچه پست و بلندی که به سوی قصر میرود، جا دارد... این کوچه اکنون چندان محل عبور و مرور نیست. در تابستان گرم و در زمستان سرد و در پارهای نقاط تاریک است. صدای پای انسان بر شنهای آن که همیشه خشک و پاکیزه است، به نحوی عجیب طنین میافکند و تنگی و پیچ و خم و آرامش خانههای آن که به شهر قدیم تعلق دارد و در پناه پارهها جای گرفته است، شایسته توجه است.»
رمان «اوژنی گرانده» با ترجمه درخشان عبدالله توکل با شمارگان هزار و 100 نسخه به قیمت 16 هزار تومان به تازگی از سوی انتشارات ناهید منتشر شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: