به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) «یکشنبه بعد از روز مادر» نوشته ادوارد پی.جونز با ترجمه شیرین معتمدی که سال 1993 برنده جایزه پن(همینگوی) شده است برای نخستین بار به ایران رسید.
این مجموعه شامل 10 داستان با نامهای «دختری که کبوتر پرورش میداد»، «روز نخست»، «شیرهای جوان»، «مغازه»، «قطار نارنجی به بالستن»، «یکشنبه بعد از روز مادر»، «پروانهای در خیابان F»، «سرود انجیل»، «شب تاریک» و «مری» میشود.
این داستانها روایت واقعگرایانه و شخصی جونز از زندگی سیاهپوستان طبقه کارگر شهر نیویورک است. نویسنده با خواندن کتاب «دوبلینیها» اثر جیمز جویس بر آن شد تا در این مجموعه رویکردی مشابه به شهر نیورورک داشته باشد. او میگوید: «مردم دیدگاه محدودی به نیویورک دارند و من سعی کردهام تصویر واضحتری از شهر ارایه کنم.»
نوشتن این مجموعه داستان سه سال طول کشید، گرچه از سالها پیش به این داستانها فکر کرده بود. میخواست شخصیتها و موقعیتهای هر داستانی متفاوت و متمایز باشد. نویسنده در گفتوگویی با لارنس پی.جکسون در مجله «افریکن آمریکن ریویو» یادآور میشود: «نمیخواستم کسی فکر کند داستانها همه از یک کیسه بیرون آمدهاند. به گمانم این یکی از دلایلی بود که نوشتنشان اینقدر طول کشید.»
جز داستان «روز نخست» که به وضوح نشانهای از اتوبیوگرافی نویسنده را دربردارد، سایر داستانها بازآفرینی جامعهای است که جونز در سالهای 1950 و 1960 در آن بزرگ شد. در ادامه گفتوگویش با لارنس پی.جکسون میگوید: «زبان آهنگین سیاهپوستان را به خاطر داشتم. به مرور، طی سالها این چیزها را جذب کردم. من با شیوه شگفتانگیزی از حرف زدن بزرگ شدم.»
شهر در این داستانها خود یک شخصیت مستقل است. برخی شخصیتها در این شهر گم شدهاند و برخی دیگر «کمی راهشان را پیدا کردهاند.» به گفته یکی از منتقدان پابلیشر ویکلی، جونز با این «چهرههای خردمندانه» و «تصاویر بیهیاهو از معضلات اجتماعی هولناک» نامزد جایزه ملی کتاب سال شد. جونز به گفته خودش «درباره چیزهایی مینویسد که به ما کمک میکند زنده بمانیم: عشق، بخشش، هوش و توانایی.»
در بخشی از داستان «یکشنبه بعد از روز مادر» میخوانیم: «وقتی مادلین ویلیامز چهار ساله بود و برادرش، سام 10 سال داشت، پدرشان شبی اویل ماه آوریل مادرشان را کشت. اگر مادرشان فریادی زد یا کمکی خواست، بچهها نشنیدند یا دستکم در حدی نبود کنجکاوشان کند و هر دو تا صبح، تخت خوابیدند. حدود 6 و نیم صبح، پدرشان ساموئل، به خواهرش مدی زنگ زد تا بگوید چه کار کرده و چطور. ساموئل گفت: «خیلی بهش چاقو زدم.» اگر چه مدی تازه داشت از خواب بیدار میشد اما او که حرف میزد آن کلمات برای همیشه در ذهنش حک شد. ساموئل ازش خواست بیاید و بچهها را ببرد، خیلی زود تا بیدار نشدهاند و صبحانه نخوردهاند.»
مجموعه داستان «یکشنبه بعد از روز مادر» با شمارگان هزار نسخه به قیمت 12 هزار تومان در 188 صفحه به تازگی از سوی انتشارات کتاب کوله پشتی راهی بازار کتاب شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: