محمدابراهیم اقلیدی، مترجم و عضو هیأت علمی نخستین دوره جشنواره «هزار و یک شب» در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: تسوجی در زمانی زندگی میکرد که زبان فارسی هنوز مدرن نشده بود. ویژگی زبان ترجمه او نزدیکی به زبان عربی بود.
وی افزود: یکی دو اشتباه کوچک در ترجمه تسوجی دیده می شود اما ترجمه او بی نقصترین ترجمه موجود از هزار و یک شب به زبان فارسی است. این را بدون هیچ ریایی عرض میکنم که زبان من در ترجمه هزار و یک شب آشفتگیهایی دارد اما تسوجی از کلمههای فرانسوی معرب شده یا زبانهای دیگر نیز بهره برده و زبان فارسی او در عین حال زبان فارسی اصیلی است.
این مترجم اضافه کرد: معتقدم که زبان در بستر تاریخی باید تغییر کند اما اگر بخواهیم از این زبان برای ترجمه بهره ببریم، باید به زبان عامه نزدیک باشد. به همین دلیل ترجمه تسوجی درخشانترین ترجمه هزار و یک شب است.
اقلیدی به پیشینه هزار و یک شب اشاره کرد و گفت: کتابی با نام هزار و یک شب در روزگار قدیم وجود نداشته. داستانهای این کتاب مانند توده برفی است که مدام غلت خورده و پایین آمده و به صورت یک کوه متجلی شده است. اصل این داستان چنانچه در کتابهای کهن آمده، کتابی کوچک بوده و نسخه اصلی آن به هند تعلق دارد. این کتاب نیز مانند «چهل طوطی» است که یکی قصه میگوید تا وقوع واقعهای خطرناک را به تعویق بیندازد اما اصولاً سایه فرهنگ عربی بر این کتاب سنگینی میکند.
وی توضیح داد: اکثراً در هزار و یک شب به قرآن استناد شده و از زرتشتیها به بدی یاد میشود و آنها را مجوس میخواند. در واقع در کتاب «الف لیله و اللیله» افکار متعصبانه عربی وجود دارد. در ترجمه تسوجی هم ناسزاهایی که به ایرانیها گفته میشود، موجود است اما او برخی داستانهای مستهجن را از کتابش حذف کرده است. تسوجی مترجمی متعهد است و من از تعهد او به ترجمه حیرت میکنم.
مترجم «هزار و یک شب» درباره تسوجی گفت: تسوجی مسلمان مؤدبی بود و وقتی کار ترجمهاش به پایان رسید به یکی از بقعههای شیعه رفت و تا پایان عمر آنجا نشست.
اقلیدی اضافه کرد: ترجمه فرانسوی کتاب هزار و یک شب نیز مانند ترجمه فارسی او، هزار و یک شب واقعی نیست اما کتابی جداگانه و مفید محسوب میشود. «گالان» مترجم این کتاب که به زبان ترکی تسلط کاملی داشته، در قهوهخانههای ترکیه میگشته و قصههایی را گوش میکرده اما او در ترجمه کتاب خود داستانهایی مانند علاءالدین و چراغ جادو و چهل دزد را میآورد که در متن اصلی کتاب هزار و یک شب نیست. در واقع این مترجم بود که باعث شد ایرانیها بفهمند کتابی به نام هزار و یک شب وجود دارد.
این عضو هیأت علمی نخستین جشنواره «هزار و یک شب» اضافه کرد: شازدههای قاجار وقتی متوجه شدند کتابی به فرانسوی منتشر شده، آن کتاب را به ایران آوردند. کامران میرزا این کتاب را به تسوجی داد و تسوجی نیز نسخه عربی آن را پیدا کرد و مشغول ترجمه کتاب شد.
وی در پایان یادآور شد: قصههای هزار و یک شب در عهد کهن به شکل شفاهی وجود داشته اما هرگز نوشته نشده است. هزار و یک شب به نظر من یکی از بینظیرترین کتابهایی است که در جهان وجود دارد اما هیچگاه به زبان پهلوی یا اوستایی نگاشته نشده است.
«هزار و یک شب» نام کتاب بلند داستانی است که با تکنیک داستان در داستان و حول محور یک داستان واحد نوشته شده است. راوی در این کتاب، «شهرزاد» دختر باهوش وزیر است که برای فرار از کشته شده شدن توسط پادشاه، ناچار است برای او قصه بگوید. داستانهای این کتاب مجموعهای از حکایتهای هندی، عربی و ایرانی در دوران باستان و خلفای اسلامی است. 170 سال قبل، عبدالطیف تسوجی تبریزی، مامور ترجمه این کتاب به زبان فارسی شد.
در صد و هفتادمین سالگرد ترجمه هزار و یک شب به زبان فارسی، خانه کتاب در نظر دارد در همایشی یک روزه با عنوان «170 سال کتابخوانی با هزار و یک شب» به این کتاب و تأثیر آن در گسترش کتابخوانی بپردازد.
این همایش نیمه نخست اسفندماه برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند مقالات خود را برای شرکت در آن، تا ابتدای بهمن ماه به دبیرخانه ارسال کنند. برای اطلاع از جزئیات فراخوان به اینجا مراجعه کنید.