به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، مریم دارا، استادیار دانشگاه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به بیان گوشهای از مقاله خود با عنوان «قیاس میان موضوعات و الگوهای نوشتاری کتیبههای شاهی اورارتویی وفارسی باستان» پرداخت و گفت: آنچه در کتیبههای فارسی در مقایسه با کتیبههای اورارتویی مهم به نظر میرسد توجه به موضوع اخلاقیات است به نحوی که این الگوهای نوشتاری ضد دروغ هستند.
این زبانشناس با اشاره به ویژگیهای هر یک از کتیبههای اورارتویی و فارسی تصریح کرد: شباهت و تفاوت در الگوهای نوشتاری و موضوعات این دو قابل مشاهده است ولی قضاوت درباره تقلید هخامنشیان از اورارتوییها مشکل به نظر میرسد.
دارا افزود: در کتیبههای فارسی تقلید محض از اورارتویی انجام نگرفته است بلکه روش خاص هخامنشیان در به کار بردن الگوهای نوشتاری وجود دارد. کتیبههای شاهی که به دستور شاهان نگارش شده شامل روایتهایی ازنبردها و پیروزیهایشان بوده که لزوما حقیقی نیستند و دارای بزرگنماییاند.
وی تاکید کرد: در کتیبههای فارسی باستان که شامل جملات روان، ساده، کلیشهای، کوتاه یا بلند و... هستند آنچه بیشتر از همه مورد توجه قرار میگیرد اخلاقیات است.
جستاری در میراث بلاغی خواجه حافظ شیرازی
داریوش ذوالفقاری، استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دیگر سخنران این نشست با بیان بخشی از مقاله خود با عنوان «جستاری در میراث بلاغی خواجه حافظ شیرازی» گفت: هدف غایی متون ادبی اثرگذاری بر مخاطب است؛ شاعر و نویسنده برای نیل به این هدف از شگردها و روشهای خاصی بهره میگیرد که بحث درباره این روشها و شگردها در علوم ادبی بر عهده علم بلاغت است.
وی تصریح کرد: یکی از بخشهای این علم، شناخت ساختارهای نحوی و معانی گوناگون آنها به مقتضای حال است که علمای بلاغت آن را علم «معانی نحو» نامیدهاند. پرسشی که در این جستار مطرح است این است که از حرف ربط «واو »در دیوان حافظ چه معنای متفاوتی میتوان دریافت کرد؟
به گفته ذوالفقاری، جست و جویی که در متن غزلیات خواجه حافظ انجام شد نشان میدهد که شاعر بزرگ ما در این باره هم استادانه عمل کرده و حرف «واو»را به مقتضای حال در معانی گوناگونی به کار برده است و حرف بلاغی «واو» را در دیوان او میتوان به انواعی مانند واو حذف و ایجاز، واو مقابله، واو فوریت، واو استبعاد، واو ملازمت، واوحالیه، واو معیت و واو مساوات تقسیم کرد.
سیاوش در اسطوره، حماسه و آیین
آزاده حیدرپور، عضو هیات علمی پژوهشکده زبانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دیگر سخنران این نشست با ارایه گوشهای از پژوهش خود با عنوان «سیاوش در اسطوره، حماسه و آیین» تصریح کرد: درون مایه اصلی اسطوره سیاوش مرگ و زندگی دوباره گیاهان است.
وی با بیان اینکه در اساطیر ایران سیاوش نماد برکتبخشی و باروری بوده و در جایگاه ایزد نباتات ایفای نقش میکند، افزود: اسطوره سیاوش به نوعي با اسطوره ايزد گیاهی بینالنهرینی یعنی دموزی ارتباط پیدا میکند.
بر اساس اين کهن الگوی سومری، دموزی یا ایزد برکت بخشی به فرمان اینانا یا اینین ایزد بانوی عشق و آبها که بر وی خشم گرفته به عالم مردگان یا زیرزمین فرستاده میشود و با مرگ دموزی گیاهان نیز زرد و پژمرده میشوند و خشکسالی و زمستان بر زمین حکمفرما میشود؛ آنگاه اینانا از کرده خود پشیمان شده و پس از به جای آوردن آیینهای ویژه سوگواری چون گریستن، مویه کردن و موی افشاندن، دموزی را به روی زمین بازگردانده و مهرورزی از سرگرفته و با وی دوباره ازدواج میکند؛ حاصل ازدواج دوباره دو ایزد برکت بخشی و عشق، زندگی دوباره گیاهان، سبز شدن کشتزارها و فرا رسیدن بهار پس از خزان و زمستان است.
به گفته حیدرپور، در نمونه ایرانی این اسطوره سیاوش ایزد نباتات است که از او نیز با عنوان ایزد شهید شونده نباتی یاد میکنند. سودابه که نامادری سیاوش است به جای اینانا ایزدبانوی سومری ایفای نقش میکند؛ سودابه با مکر، خدعه و آن عشق سودایی بر سیاوش خشم گرفته و باعث مرگ سیاوش میشود؛ در نمونه ایرانی این اسطوره پس از شهادت و سربریدن سیاوش از جایی که خون سیاوش بر زمین ریخته میشود گیاهی میروید که پرسیاوشان نام گرفته است؛ رستن گیاه از خون سیاوش، تولد کیخسرو و نجات جان وی از دست تورانیان، همگی نمادی از زندگی دوباره سیاوش هستند.
مژگان اسماعیلی، رییس پژوهشکده زبان شناسی، کتیبهها و متون دیگر سخنران این نشست به ارائه گزارشی از سفرش به بلغارستان پرداخت که به همراه حمیده چوبک، رییس پژوهشکده باستانشناسی به منظور امضا تفاهمنامه انجام گرفت.
وی با اشاره به رایزنیهای صورت گرفته با دانشگاهها و مراکز فرهنگی این کشور تصریح کرد که مسئولان فرهنگی بلغارستان از همکاری با پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حوزه زبانشناسی، باستانشناسی، مردمشناسی و بناهای تاریخی استقبال میکنند.