به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) «ماهیهای کف رودخانه» شامل هشت عنوان داستان کوتاه با نامهای «روژان»، «ماهیهای کف رودخانه»، «دالانهای ذرت، پاییز و نظامی»، «ردِ تیغ سلمانی»، «مرثیه بارانی»، «زندگی در آن سوی رودخانه»، «این سرما مرا میکشد» و «چون در رختخواب» است.
مهدی رجبی در ابتدای این کتاب نوشته است: «چهار داستان از این مجموعه ده سال پیش و در مجموعهای به نام «فراموشان این زمستان» چاپ شدند. سال بعد، همین کتاب، کاندیدای دریافت جایزه ادبی یلدا شد. اما متأسفانه در همان سال و با مهاجرت ناشر از ایران فعالیت نشر متوقف شد و کتاب آنطور که باید به دست مخاطبان نرسید. با گذشت یک دهه، به توصیه برخی دوستان و اهالی ادبیات، چهار داستان را که به نظرم متفاوتتر میآمدند، از آن مجموعه انتخاب کردم. به سر و گوششان دستی کشیدم و در این مجموعه گنجاندم.»
در بخشی از متن که در پشت جلد کتاب آمده است میخوانیم: «گفت دربست مجیدیه. ترمز کردم. کمکش کردم کیسههای سنگین را بگذارد صندوق، شیکپوش بود با چشمهای خمار قهوهای. عطر گیج و جنگلی جاسمین نویر بولگاری 6 هفت ساعتی ماند به چرم صندلی. کرایه را بین راه داد. با تلفن که حرف زد فهمیدم ارمنی است. دم خانهاش که رسیدیم دو تا گریپفروت درشت و هم اندازه از کیسه درآورد گذاشت رو صندلی. گفت: «پسر من خیلی دوست دارد.»
اصرار کردم برشان دارد. خنده گرمی کرد و بیحرف در ماشین را بست. زنگ خانه را زد. دلم میخواست تا ابد همین جور بماند جلو در و نگاه کند. تا ابد کسی در را باز نکند برایش اما در باز شد. رفت تو. گاز دادم. با حرص گاز دادم.»
در بخشی از داستان «ماهیهای کف رودخانه» آمده است: «شرط میبندم هیچ زنی نمیتواند ماهیای درست کند با عطر و طعم ماهیهای نوشین. هر نوع ماهیای باشد فرقی ندارد. نوشین سبک خاص خودش را پیاده میکند. شکم ماهی را باز میکند، معجونی جادویی را که با دو سه رقم ادویه، سبزی معطر، سیر تازه و تمبر هندی درست کرده میگذارد داخلش. شکم ماهی را با خلال دندان هم میآورد و میخواباندش توی آبلیمو. شاید هم برعکس، اول آبلیمو و بعد پر کردن با معجونی جادویی. آخر سر میغلتاندش توی زردچوبه و آرد سوخاری و با حرارت خیلی کم در روغن سرخش میکند. ظاهراً کار سادهای به نظر میرسد، ولی هر کس پا میگذارد خانه ما و دستپخت نوشین را میخورد تعریف میکند هیچ جای ایران همچین چیز معرکهای نخورده. زنها هر بار دستور معجون را با حسرت و ریز به ریز از نوشین میگیرند، ولی باز از ذائقه و شکم شوهرها شکست میخورند. فقط ماهی مخصوص نوشین ولع شوهرهاشان را بیدار میکند.
شاید برای همین بود که آن وقتها ماهی را به هر غذایی ترجیح میدادم. اما حالا دیگر علاقه زیادی ندارم به خوردنش. نه اینکه نخورم، میخورم، ولی بدون کِیف و اشتها. متوجه منظورم هستید که؟ مثل بیشتر غذاها برایم شده یک چیز شکمپُرکنِ تکراری.»
مهدی رجبی فارغالتحصیل رشته فیلمسازی و ادبیات نمایشی است. عمده آثارش را برای نوجوانان نوشته و برخی کتابهایش نیز جوایزی را دریافت کردهاند. از آثارش میتوان به رمانهای «لولو شبها گریه میکند»، «کابوس اسب» و «کنسرو غول» اشاره کرد که آخری جزو پرخوانندهترین کتابهای نوجوان در سال 93 به شمار میرود.
مجموعه داستان «ماهیهای کف رودخانه» در 119 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه به قیمت هفت هزار و 500 تومان از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: