به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) «بهشت گنجشکها»، «پدرم پروانهها را دوست نداشت»، «تفنگ سرکج»، «تگرگهای قرمز»، «خارپشتها چای مینوشند»، «درخت ترسو»، «درختهای موشخوار»، «عروسهای آبی»، «فندق سحرآمیز»، «لانه مینا» و «مار» نام داستانهایی است که در مجموعه «خارپشتها چی مینوشند» به مخاطبان ارائه شده است.
بخحشی از پیشگفتار نویسنده کتاب به این شرح است: «این یازده قصه که پیش روی شماست خیلی هم قصه قصه نیستند، چون کمی از یک اتفاق واقعی در هر قصه وجود دارد که همان واقعیت اندک خمیرمایه اصلی قصه را تشکیل داده است. به عبارت بهتر این قصهها آمیزهای از واقعیت و تخیل ذهن قصهنویس هستند که در یک محیط نسبتا طبیعی شکل گرفتهاند. حالا کدام قسمتهای یک قصه واقعی و کدام قسمتهای آن غیر واقعی هستند به ذهن خواننده سپرده شده است تا برپایه ذوق و تجربه و تخیلی که دارد خود را در فضای آن احساس کند. بنابراین اگر بتوان در این قصهها ارزشی هنری یافت همین نکته است که داستان هر قصه در مرز واقعیت و تخیل حرکت میکند تا مخاطب قصه بتواند با آن رابطهای طبیعی و همزاد پندار برقرار کند.»
در بخشی از داستان «خارپشتها چای مینوشند» میخوانیم:«بیشتر شبها پس از تاریک شدن هوا که چراغهای روستا روشن میشد، آهسته و بیصدا راه میافتادند. اول یکیشان از شکاف زیر در میآمد توی باغ و با پاهای کوتاه و صورتی رنگ خود، تند و نرم یکنواخت از کنار دیوار رد میشد و خودش را به علفهای زیر درختها میرساند و در میان آنها ناپدید میشد. چند لحظه بعد، دو سه تای دیگر پشت سر هم به فاصله یک قدم، با پوزههای تیز و صورتی روشن و قدمهای ریز و تند، با کپهای از خار که به پشتشان چسبیده بود، دیده میشدند. آنها یکی یکی مانند اولی، از زیر در میآمدند توی باغ و میرفتند زیر درختها و در تاریکی گم میشدند. یکی دو ساعت بعد همگی از همان راهی که آمده بودند، برمیگشتند و از زیر در بیرون میرفتند!»
کتاب «خارپشتها چای مینوشند!» با شمارگان دو هزار نسخه به قیمت چهار هزار و 800 تومان از سوی بنیاد پژوهشهای اسلامی راهی بازار کتاب شده است.