خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)ـ ناشران به عنوان یکی از اصلیترین حلقههای صنعت نشر همواره با آثاری روبهرو هستند که از سطح کیفی خوبی برخوردار نیستند و به نوعی کتابسازی محسوب میشوند. در این میان شیوه برخورد ناشران به دو گونه است؛ عدهای با نگاهی تجاری و کسب منافع مالی همه آثاری را که به دستشان میرسد بدون ارزیابی چاپ میکنند و عدهای نیز شورای داوری برای انتشار آثار دارند و تنها پس از تایید این کمیته کتابی را چاپ میکنند.
شیوا شکاری، دکتری جامعهشناسی دارد و مدیر انتشارات جامعهشناسان است. وی به صورت تخصصی آثار مرتبط با حوزه علوم اجتماعی را منتشر میکند. با شکاری درباره نحوه برخورد ناشران با پدیده کتابسازی و عوامل جامعهشناختی موثر بر این پدیده گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
- لطفا در ابتدا بفرمایید به عنوان یک ناشر چه تعریفی از پدیده کتابسازی دارید و دلایل اصلی که زمینهساز شکلگیری کتابسازی است، چیست؟
کتابسازی به فرایندی اطلاق میشود که در آن اصول اولیه تولید کتاب رعایت نمیشود و هدف تدوین آن علمی و کاربردی نیست و بیشتر به منظور کسب مدرک برای ارتقای علمی است. کتابسازی یکی از معضلات فرهنگی جامعه محسوب میشود که آسیب جدی را به عرصه علم و فرهنگ مطالعه کشور وارد کرده است. این پدیده عوامل جامعهشناختی موثری دارد که یکی از آنها نبود انتقاد و اهمیت به حوزه نقد و نقدپذیری است.
داوریهای ضعیفی که در دانشگاهها برای ارزیابی کتابها صورت میگیرد منجر شده که پدیده کتابسازی بیش از پیش رشد پیدا کند چون این داوریها تنها به کیفیت آثار نمیپردازد و بیشتر به کمیت آنها برمیگردد.
اهمیت دادن به کمیت و نه کیفیت به پدیده کتابسازی دامن زده است. برای استادان دانشگاه و محققان علمی بیش از آنکه کیفیت کتابها اهمیت داشته باشد کمیت آن برای کسب مدرک و ارتقای علمی مهم است. در خارج از جامعه دانشگاهی نیز عدهای تألیف کتاب را برای کسب جایگاه اجتماعی و پز دادن میخواهند با وجود این، وقتی بحث از یک استاد و محقق به میان میآید باید توجه بیشتری به موضوع شود.
- یکی از اتفاقاتی که دیده میشود این است که گاهی مولفی به ناشر مراجعه میکند و درخواست چندین نسخه محدود از یک کتاب بی کیفیت دارد. این هم میتواند نوعی کتابسازی باشد؟
امروز یکی از مسایلی که وجود دارد این است که برخی ناشران آثار بیکیفیت را از یک محقق یا استاد دانشگاه دریافت و بعد دو یا سه نسخه آن را چاپ میکنند و فرد با همین چند نسخه برای خود مشروعیتی کسب میکند.
برای جلوگیری از این اتفاق بهترین راه این است که ناشران درجهبندی شوند تا براساس این درجهبندی ارزیابی استادان و محققان علمی صورت بگیرد. اکنون تعداد ناشران در کشور با وجود جمعیت 80 میلیونی بسیار زیاد است در حالی که بخش اعظم این ناشران فعال نیستند یا بعضاً به انتشار کتابهای بیکیفیت روی آوردهاند. اگر ناشران درجهبندی شوند هر ناشری بر اساس حوزه تخصصی خودش کار میکند و در داوریهای علمی نیز نام ناشر میتواند به ارزیابی اثر کمک بکند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید همانگونه که در حوزه هنر، هنرمندان را براساس ضوابط و عناصری خاص طبقهبندی کرده ناشران را نیز به همین صورت درجهبندی کند. بنابراین دلایلی که موجب شده کتابسازی فراوان شود خود ناشران هستند اگر ناشران به چاپ هر اثری تن ندهند این اتفاق این چنین گسترده نمیشود. ناشر باید این موضوع را بداند که چاپ یک اثر بیکیفیت در سوابق کاریاش باقی میماند و نقطه ضعفی برای اوست. امروز ما ناشرانی را میبینیم که به طور مثال از نویسندهای که حوزه تخصصی آن ادبیات و رماننویس است کتاب علمی چاپ میکنند بنابراین مهمترین تاکید من روی این ناشران است. ناشر تخصصی و حرفهای کتابی که به روش کتابسازی تولید شده چاپ نمیکند حتی اگر ضرر مالی کند هویت خودش را حفظ میکند و به کتابسازی نمیپردازد.
- از آن سو در دانشگاهها چگونه میتوان گروههای داوری را برای جلوگیری از پدیده کتابسازی ترغیب کرد؟
باید سیستمهای داوری ناشناختهای در دانشگاهها وجود داشته باشد که ارزیابی علمی کتابها و مقالات را به عهده بگیرد. به این معنی که گروه داوری نباید محدود به استادان یک دانشگاه باشد بلکه باید گروهی از استادان دانشگاههای مختلف و صاحبنظران وجود داشته باشند تا یک اثر را بررسی کنند، با این اقدام جلو لابیگری گرفته میشود. پس همانطور که گفتم عوامل مختلفی مانند تب مدرکگرایی و بیتوجهی به کیفیت منابع و سیاستهای غلط دولتی منجر شده که پدیده کتابسازی به وجود بیاید.
اکنون برخی استادان دانشگاهی چندین کتاب خارجی را ترجمه و با چسباندن آنها کنار هم یک کتاب جدید تولید میکنند این هم نوع دیگری از کتابسازی است علاوه بر این دیده شده که در بازار کتاب وقتی از ترجمه کتابی اقبال میشود افراد دیگری با ترجمههایی موازی و تغییر دادن واژگان کتاب جدیدی را وارد بازار نشر میکنند این هم میتواند شکل جدیدی از کتابسازی باشد.
- آیا در حوزه علوم اجتماعی با توجه به اینکه اهالی آن از جنس اندیشه و فرهنگاند هم کتابسازی دیده میشود؟
در حوزه علوم اجتماعی نیز این گونه اقدمات دیده میشود با وجود این به طور مثال درباره نشر جامعهشناسان چنین اتفاقی نمیافتد چون ما سعی میکنیم کتابهایی را منتشر کنیم که حرف جدیدی برای مطرح کردن داشته باشند به همین دلیل 80 درصد موضوعات کتابهای منتشر شده ما برای نخستین بار است که طرح میشود. علاوه بر این من به عنوان یک ناشر همواره سعی کردهام در حوزهای غیر از جامعهشناسی وارد نشوم و با وجود اقبال از کتابهای عمومی به ویژه در حوزه روانشناسی تن به بازار ندهم و اصول معیارهای خود را رعایت کنم.
به هر حال استادانی که به کتابسازی روی میآورند در ابتدا به ناشران خوب مراجعه میکنند پس از اینکه ناشران آنها را نپذیرفتند آثار خود را به ناشران دست چندم برای انتشار میدهند. اینجا اتفاق بدی که میافتد این است که معمولاً این گونه افراد پس از عدم پذیرش کتابشان توسط ناشران حرفهای روی به تبلیغات منفی و هجمه علیه ناشر مورد نظر خود میروند تا با این کار وجهه آن را خراب کنند.
- نبود قانون کپی رایت در کتابسازی چقدر موثر است؟
در کشور ما قانون کپی رایت وجود ندارد و به همین دلیل افراد با کپی از کارهای تالیفی یا ترجمهای همدیگر کتابهای جدیدی درست میکنند طبیعی است که اگر ضمانت اجرایی برای این قانون وجود داشته باشد بخش عظیمی از این مشکل حل خواهد شد.
- پیشنهاد شما برای جلوگیری از کتابسازی توسط ناشران چیست؟
باید سازوکار نظارتی وجود داشته باشد که تعداد نسخههای منتشر شده یک کتاب را پس از چاپ بررسی کند. اکنون اگر نویسندهای تنها سه نسخه کتابش را چاپ کند هیچ نظارتی وجود ندارد که جلو آن را بگیرد ناشران ما هم دچار مشکلات مالی زیادی هستند و همین مشکلات مالی موجب شده که در دایره معیوبی گرفتار شوند و از مولفان در قبال دریافت مبالغ چندین میلیونی کتاب چاپ کنند. باز هم تاکید میکنم که اگر درجهبندی روی فعالیت ناشران وجود داشته باشد جلو این گونه اقدامات گرفته میشود چون ناشر میداند که چنین فعالیتهایی به سوابقش لطمه میزند.
گروههای داوری نیز باید بدانند هر کتابی نباید موجب ارتقای علمی مولف آن شود و تنها کتابهایی امتیاز علمی برای مولفانش داشته باشد که واقعاً حرف تازه و جدیدی برای گفتن داشته باشد.
* در این باره بیشتر بخوانید:
عماد فروغ: شاخصهای فعلی ارزیابی استادان آنها را به سوی کتابسازی سوق میدهد/ کاسبی فرهنگی با کتابسازی!
مهدی لبیبی: برخی با کتابسازی میخواهند مشروعیت کسب کنند/ معضلی که حاصل فرهنگ مدرکگرایی است
محمد شاپوری: وقتی قانون واقعیتها را نمیبیند کتابسازی گسترش مییابد/ لزوم حل مشکلاتی که ناشران برای چاپ آثار با کیفیت دارند
باقر ساروخانی: مشتریان کتاب زیاد شود نویسندگان کتابسازی نمیکنند/ ارتزاق از طریق تولید کتاب و تبعات منفی آن