دکتر محمد باقری، مدیر پیشین گروه تاریخ علم بنیاد دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و داور دو دوره جایزه جهانی کتاب سال، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درباره وضعیت نقد کتاب در جامعه امروز ایران اظهار کرد: وضعیت نقد کتاب متأسفانه مطلوب نیست، چراکه کتابهای زیاد اما بیکیفیت در کشور منتشر میشود؛ کتابهایی که نقدی بر آنها صورت نمیگیرد.
وی درباره تقویت جایگاه فصلنامههای «نقد کتاب» ادامه داد: بهنظر میرسد باید تعامل بیشتری بین ناشران و منتقدان برقرار شود و بهعبارتی دیگر متخصصان حوزه نقد شناسایی شوند. دسترسی آسان آنها به فصلنامههای نقد مؤسساتی مانند خانه کتاب میتواند در بهبود این وضعیت کمک کند. باید نظام منسجم برای تقویت جریان نقد کتاب وجود داشته باشد.
این عضو دائمی انجمن تاریخ، فلسفه و آموزش علوم ریاضی مکزیک، در بیان دلایل فقر نقد مناسب در کشور گفت: از جمله مهمترین دلایل نبود نقد مناسب در کشور، وجود تعارفات بین منتقد و مؤلف است؛ بهعبارتیدیگر رودربایستی شرقی ما اجازه نمیدهد دل به شناسایی و طرح اشکالات کتاب بدهیم. از سوی دیگر سنت نقد کتاب در حوزه تخصصی من یعنی علوم و تاریخ ریاضی بهطور شایسته ایجاد نشده است. تداوم تولید کتاب بیکیفیت، زیرسایه نبود جریان نقد مناسب و متخصص وضعیت فعلی را ایجاد کرده است.
باقری افزود: بهنظر میرسد که نظارت برای کنترل محتوای علمی کتابها چندان جدی دنبال نمیشود؛ بهعبارتی دیگر اگر افرادی پول و امکانات در اختیار داشته باشند و از خط قرمز عبور نکنند، ظاهراً برای چاپ کتاب مشکلی ندارند. اگر این جریان و محتوای این آثار از سوی اهالی فن مورد نقد واقع شوند، این روند تا حد زیادی کنترل خواهد شد.
این متخصص تاریخ علم ادامه داد: ترجمه فارسی کتاب «آثارالباقیه» که نخستینبار با ترجمه مرحوم اکبر داناسرشت حدود 50 سال گذشته منتشر شد و مجدداً 15 سال پیش به چاپ رسید، اخیرا دوباره به بازار نشر عرضه شده است، اما نسخه آخر فقط با تغییرات ظاهری مانند تغییر در نیمفاصلهها به نام فرد دیگری عرضه شده است؛ موضوعی که مایه حیرت متخصصان شد. بعدها باخبر شدم این فرد در حوزههای مختلف از علم تا ادبیات دست به تولید کتاب میزند.
وی درباره دلایل تمایل اندک دانشگاهیان به تقویت جریان نقد کتاب اظهار کرد: نقد بهصورت محدود صورت میگیرد، اما برای گسترش این جریان بهوقت و انرژی زیادی نیاز است که بسیاری از دانشگاهیان این زمان را در اختیار ندارند. علاوه بر این حوزه تخصصی من محدود و کاملا تخصصی است، بهعبارتی دیگر متخصص زیادی در این حوزه وجود ندارد که توانایی نقد کتاب داشته باشند. متخصصان ترجیح میدهند به فعالیتهای دیگری اشتغال داشته باشند تا نقد کتاب.
مؤلف کتاب «از سمرقند به کاشان (نامههای غياث الدّين جمشيد کاشانی به پدرش)» با تأکید بر اهمیت تخصص در امر نقد گفت: منتقد باید علاوه بر مهارت و قابلیت، به موضوع کتاب اشراف و تسلط داشته باشد، در غیر اینصورت نوشته کوتاهی است که مشخص نیست آیا مخاطبی خواهد داشت یا خیر؟ گاهی ترس از دلخوری نویسنده مانع از شکلگیری جریان نقد میشود.
باقری با اشاره به اهمیت مخاطبشناسی در جریان نقد کتاب افزود: زمانی که سردبیر نشریه تاریخ علم پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران بودم، نقد کتاب و گاهی ترجمه نقدهایی که بااهمیت بودند در دستور کار قرار داشت. شناسایی محتوا و مخاطبشناسی یکی از تعاریف نقد بهحساب میآید که در جریان انتشار نقد در نشریه «تاریخ علم» پیگیری میشد.