عبدالرسول دیوسالار، مولف مقاله «قدرت ارتباطات یا قدرت اطلاعات؛ نقدی بر نظریه قدرت شبکهای مانوئل کاستلز» که در دوازدهمین دوره جشنواره نقد کتاب شایستهتقدیر شناخته شد، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره مقاله خود توضیحاتی ارائه داد و اظهار کرد: این مقاله به نظریه قدرت ارتباطات مانوئل کاستلز که یکی از مهمترین نظریات پژوهشی وی است، میپردازد.
وی ادامه داد: من این مقاله را از دو منظر نقد کردم؛ نخست از منظر ساختاری به آن پرداختهام و نقد ساختاری به ایده قدرت ارتباطات داشتم. کاستلز عاملیت و فرد را به عنوان بازیگر اصلی و مهم در دنیای امروز نادیده میگیرد و ساختار تبادل اطلاعات و شبکه اطلاعات را به عنوان مهمترین مفهوم در شکلگیری قدرت ارتباطات مطرح میکند.
این منتقد درباره دیگر نقد خود در این مقاله نیز توضیح داد: یکی دیگر از ایرادهای کاستلز این است که اصالت را به ارتباطات به معنای بستر انتقالداده میداند و اطلاعات را محتوای اصلی درون شبکهای ارتباطی که حرکت میکند میبیند.
دیوسالار تاکید کرد: بنابراین از نظر فلسفه اطلاعات نقدی به این نگاه کاستلز که به معنای کم اهمیت دادن اطلاعات و پررنگ کردن ارتباطات دارد، مطرح کرده و به عبارتی مفهوم قدرت ارتباطات را در برابر قدرت اطلاعات بیان کردم.
این محقق ارتباطات گفت: در این مقاله این سوال مطرح میشود، قدرت متعلق به ارتباطات است یا اطلاعات؟ من در کتاب «قدرت اطلاعات» که به چاپ دوم رسیده است، درباره قدرت اطلاعات به طور مفصل سخن گفتهام.
دیوسالار در بخش دیگری از سخنانش درباره انتشار فصلنامههای نقد کتاب و تاثیر آن بر فضای نقد کتاب نیز عنوان کرد: این اتفاق بسیار خوبی است که از سوی موسسه خانه کتاب مدیریت میشود. یکی از مهمترین محورهای تولید علم در ایران از مسیر نقد کتاب میگذرد و ما نیز در کشور در مسیر رو به جلو در حرکت هستیم و نقد کتاب میتواند در این مسیر به ما کمک کند.
وی یادآور شد: ما نیاز داریم تا با انتشار این فصلنامهها زمینهای را برای طرح نظرات ایرانیان در درون نظریههای خارجی داشته باشیم. این کار فصلنامه کمک میکند که این ویژگی نقد در ساختار علمی ایران متبلور شود.
وی با بیان اینکه فصلنامه نقد کتاب در انتقال مفاهیم جدید نیز موثر است، افزود: فصلنامههای نقد میتواند موجب شکلگیری ادبیات و مفاهیم جدید در حوزههای مختلف شود.
دیوسالار با تاکید بر اینکه امروز یکی از مشکلات مهم ایران این است، علمی که تولید میشود کاربردی نیست، سپس گفت: بازتاب نقد علمی موثر در جامعه علمی ایران راهی نمییابد تا از این طریق ایدههای ایرانیان نقد شود و از سوی دیگر این نقد موجب ایدهپردازی و اندیشهورزی در میان ایرانیان شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره شاخصههای نقد کتاب موثر سخن گفت و توضیح داد: نقد موثر نقدی است که توانسته باشد ایده محوری و اصلی موضوعی که دارد آن را نقد میکند، کشف کرده و درک درستی از این ایده بیابد و بعد بتواند ایده نویسنده کتاب را که به عنوان هدفش تعریف کرده، نقد کند. بنابراین ناقد کتاب باید بتواند این مسیر را تحلیل کند که آیا نویسنده موفق بوده به هدف خودش از طریق طرح ایده برسد یا خیر؟
دیوسالار عنوان کرد: ناقد کتاب باید شناخت دقیقی از هدف نویسنده و طرح ایده توسط آن داشته باشد. او باید بتواند تحلیل کند که آیا ایده توانسته به هدف نویسنده کمک کند؟ این مسیر منطقی نقد است که منتقد باید آن را طی کند.
این مولف حوزه ارتباطات در ادامه با بیان این که ناقد نیز باید به حوزهای که آن را نقد میکند تسلط و تخصص داشته باشد، گفت: نقد باید غیرشخصی و منصفانه باشد و نباید پارامتری غیر از خود موضوع نقد و ایدهمحوری نقد را مد نظر داشته باشد. ناقد باید به سابقه اندیشهای که قرار است آن را نقد کند تسلط داشته باشد.
به گفته وی، اینگونه میتوان نقد کتاب در کشور را بهبود داد و در نهایت منجر به بهتر خواندن متون و ادبیات این کشور شد و ایدههای اجتماعی، سیاسی و تاریخی را که در توسعه ایران مطرح است بهتر فهمید.
دیوسالار در پایان با بیان اینکه برگزاری جشنوارههای نقد کتاب در افزایش انگیزه نویسندگان آنها بسیار تاثیرگذار است، گفت: این کار به محققان این حس را میدهد، عدهای هستند که کارهای خوب را رصد کرده و آنها را تشویق میکنند بنابراین از این منظر برگزاری جشنواره نقد کتاب کار بسیار شایستهای است.