جعفر ابراهیمی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اظهار کرد: در جامعه ما جای خالی پرداختن به زبانها و لهجههای اقوام مختلف ایرانی در ادبیات کاملا احساس میشود و بسیاری از قومیتهای ما مانند کرد، ترک و بلوچ و لر همواره اظهار ناراحتی و تاسف میکنند که چرا کتابهای خاص خودشان و با زبان مادری برایشان تولید نمیشود. البته گاهی اتفاقهایی میافتد و انتشاراتیهایی مانند کانون پرورش فکری کتابهایی را به این زبانها برای کودکان و نوجوانان منتشر میکنند؛ مثلا دو عنوان از کتابهای من مانند «کلاغ تشنه» ترجمه شده است اما این رویه عمومیت ندارد.
این نویسنده و شاعر ادامه داد: پرداختن به زبانها و لهجههای اقوام ایرانی میتواند جزو مطالبات مردم باشد و بخواهند که در کنار انتشار کتاب با زبان رسمی فارسی و آموزش این زبان، کتابهایی هم به زبان مادری بچهها منتشر شود و ساعاتی را در مدرسه به آموزش زبان مادری برای این کودکان اختصاص دهند.
وی اضافه کرد: یکی از مشکلات ما این است که زبان مادری از دوران کودکی به بچهها آموزش داده نمیشود. در نتیجه وقتی بزرگ میشوند چون فقط به صورت شنیداری زبان مادری را شنیدهاند در خواندن و نوشتن متون به این زبان مشکل دارند. مقابله با این مشکل مستلزم آموزش زبان مادری از دوران کودکی به بچههاست. از سویی دیگر آموزش زبان مادری به سود مملکت ماست زیرا اگر به ادبیات اقوام بزرگ پرداخته نشود آداب و رسوم آنها هم کمتر از بین میرود. فرهنگ این اقوام فقط به صورت شفاهی باقی میماند و آن هم در گذر زمان به تدریج کمرنگ خواهد شد.
ابراهیمی درباره نوشتن به زبان ترکی با حروف فارسی اظهار کرد: مشکل اصلی زبان ترکی این است که نوشتن آن با حروف فارسی بسیار مشکل است زیرا در زبان ترکی آواهای کوتاه را با وزن کوتاه ادا میکنند و نوشتن آن با زبان فارسی و عربی مشکل است. همچنین کلماتی داریم که با حروف فارسی نمیتوان آنها را درست نوشت اما خوشبختانه زبانشناسان راهحلهایی پیدا کردهاند تا با حروف فارسی هم بتوانند این کلمات را بنویسند.
وی ادامه داد: فرهنگستان زبان و ادب فارسی و وزارت آموزش و پرورش وظیفه دارند در این زمینه کاری انجام دهند و زبان شناسی ترکی، کردی و ... را گسترش دهند و مطلب تولید کرده و این مطالب را به بچهها آموزش دهند. به نظر من آموزش زبان باید از سوی بخش دولتی انجام شود و در قالب کتاب درسی عرضه شود تا تاثیرگذار باشد و مورد توجه قرار گیرد. این کار نه تنها سبب حفظ فرهنگهای بومی ما میشود بلکه به رشد زبان فارسی هم کمک میکند زیرا پایه و اساس بسیاری از کلمات که از ترکی، کردی و ... گرفته شده است مشخص میشود.
شاعر «خوشا به حالت ای روستایی» بیان کرد: در زمان قدیم معتقد بودند که هرچه تعداد زبانهایی که یک فرد به آنها تسلط داشته باشد بیشتر باشد، قدرت یادگیری او نیز افزایش مییابد و اگر یک زبان بلد باشد قدرت یادگیریاش نیز به مراتب کمتر میشود. وقتی که در مدارس زبان انگلیسی به بچهها آموزش داده می شود چرا نباید زبان اقوامهای اصیل ایرانی به آنها آموزش داده شود؟ چرا بچهها نباید بدانند که دستور زبان کردی یا ترکی چه معیارها و قواعدی دارد؟ اگر این مشکلات حل شود خیلی از مشکلات لهجهای و زبانی نیز از بین میرود.
ابراهیمی با بیان اینکه در حال حاضر بسیاری از افسانه ترکی به زبان فارسی چاپ شده است اما کمتر به خود زبان ترکی پرداخته شده است، افزود: هر زبانی زیباییهای خاص خودش را دارد و داستانهایش باید به همان زبان بیان شود تا تأثیر و زیباییهایش مشخص شود. متاسفانه با اینکه من فردی اصالتا ترکزبان هستم اما در خواندن و نوشتن مطالب به زبان ترکی مشکل دارم و فقط در صورتی میتوانم یک داستان یا شعر ترکی را بخوانم که قبلا آن را شنیده باشم یا جای دیگری خوانده باشم و این مساله به این دلیل است که من از ابتدا یاد گرفتهام که فارسی فکر کنم، بخوانم و بنویسم. البته با وجود اینکه تسلط زیادی به نوشتن یا سراییدن به زبان ترکی ندارم اما چون شاعر هستم میتوانم کارهایی را انجام دهم. به همین دلیل شعرهایی نیز برای بچهها سرودهام که آنها را در فضای مجازی منتشر کردهام اما به دلیل اینکه ناشری برای چاپ آنها نیافتم نتوانستم آنها را منتشر کنم.
مشکل اصلی عدم تمایل به کتابخوانی است
شاعر «قالی رنگینکمان» ادامه داد: متاسفانه امروزه ناشران از انتشار آثار به زبان قومیتها استقبال نمیکنند زیرا اینگونه آثار را نمیتوانند در سطح ملی توزیع کرده و به فروش برسانند و فقط در شهر خاصی توزیع میشود و از سویی دیگر چون اغلب مخاطبان از کودکی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را نیاموختهاند در نتیجه استقبال زیادی نیز از این کتابها نمیکنند.
این نویسنده و شاعر کودک و نوجوان یادآوری کرد: آموزش زبان اقوام لازم نیست در سراسر کشور اتفاق بیفتد. این مساله فقط در جاهایی باید صورت پذیرد که قومیتها در آن زندگی میکنند. البته تنبلی از خود قومیتها هم هست که در زمینه تولید ادبیات برای کودکان و نوجوانان کار زیادی انجام ندادهاند و اگر هم کاری صورت گرفته است بیشتر برای بزرگسالان بوده است یا به بازنویسی ادبیات کهن بسنده کردهاند. متاسفانه در حال حاضر بسیاری از آداب و رسوم زبان ترکی، کردی و ... در حال فراموشی است و همه دارند یک شکل و یکرنگ میشوند و کمکم رنگارنگ بودن ایران از میان میرود.
ابراهیمی همچنین درباره تاثیر تولید کتاب به زبان مادری در جذب بچهها به کتابخوانی نیز توضیح داد: مشکل اصلی ما این است که مردم اصلاً کتاب نمیخوانند چه برسد به اینکه کتابی به زبان محلی بخوانند. مساله بیتوجهی به کتابخوانی در شمارگان کتابها کاملاً مشهود است. 20 سال پیش حداقل تیراژ کتاب 5هزار نسخه بود و الان به 500 نسخه رسیده است. باید بازنگری کلی در ادبیات کودک ایجاد شود. نویسندگان باید بدانند بچههایی که امروز وجود دارند با بچههای 20 سال پیش تفاوت زیادی کردهاند، بینش و درک و فهم آنها از زندگی افزایش یافته است و به واسطه فضای مجازی و رسانهها تغییرات زیادی در آنها رخ داده است و ما نویسندهها هم باید پا به پای این پیشرفتها پیش برویم.
جعفر ابراهیمی در 21 مهرماه سال 1330، در اردبیل و در خانوادهای با ذوق و قریحه ادبی به دنیا آمد. از جمله آثار او میتوان به «آمدهام دوست بدارم»، «شعری از گربه و موش»، «خورشیدی اینجا خورشیدی آنجا»، «آب مثل سلام»، «مثل یاس»، «لبخند شبنمها»، «دوستی کلاغ و کبوتر»، «شکوفههای شعر» و «غنچههای شعر» اشاره کرد.